هر چه بکاری درو میکنی

هر چه بکاری درو میکنی

?حرام خورى على اکبر تربیت نمى کند?

در ایام کودکیم پیرمردى بزرگوار، باتقوا، منظم، در محل ما زندگى مى کرد، در بازار تهران واسطه بود، تجار به خاطر تدیّن و ادب و سلامت او عجیب به خرید و فروشش اعتماد داشتند، سه وقت به نماز جماعت مى آمد، جاذبه عجیبى براى جذب بچه ها به مسجد داشت، من از جمله کودکانى بودم که به عشق او حتى به نماز جماعت صبح مى رفتم، داستانهاى عجیبى از دوران هشتاد ساله عمرش براى ما تعریف مى کرد که عجیب آموزنده و بیدارکننده بود، مى گفت جوانى مؤمن و نورانى در منطقه ناصر خسرو، همراه با پدر و مادرش زندگى مى کرد، پدرش مسائل شرعى را رعایت نمى کرد، او که با اهل علم و مجالس مذهبى سر و کار داشت از وضع پدرش رنج مى برد، نصیحت هاى دلسوزانه اش در پدر اثر نمى کرد، به حالت قهر به شهر رى کنار مرقد حضرت عبدالعظیم رفت، سالى را در آنجا دست فروشى کرد، و براى مردم بازار مسائل شرعیه گفت، سحر عاشورا جهت دیدن پدر و مادر به تهران آمد، پدر و مادرش جهت عزادارى به تکیه دولت رفته بودند، خود او هم روانه آن محل شد، از قضا شمر تعزیه مریض شده بود، و به معرکه حاضر نشد، رئیس تعزیه خوانها آن جوان را دید، چون با او سابقه آشنائى داشت، او را دعوت به انجام مراسم کرد، پذیرفت، لباس پوشید، وارد میدان شد با مهارت بازى کرد، پدرش در میان جمعیت او را شناخت از این که در نقش شمر درآمده بود ناراحت شد، پس از پایان مجلس همگى به خانه آمدند، پدر از پسر سئوال کرد غذا خوردى ؟ پاسخ داد نه، گفت در پستوى خانه خمره شیره، و ظرف ماست هست، بیاور و بخور، وقتى به سر خمره شیره آمد موشى را در آن مرده یافت، ماست خالى آورد، مشغول خوردن شد، پدر گفت چرا شیره نیاوردى ؟ جواب داد موش مرده اى در آن یافتم، نجس بود، خوردن نجس حرام، با لحنى تند به پسر گفت : هنوز دست از این مقدّس بازى برنداشته اى ؟ پس از چند لحظه سکوت گفت : پسرم، اکنون که پس از یک سال بازگشته اى چرا شمر شدى، و در نقش على اکبر قرار نگرفتى؟ پسر با لحنى زیبا و جالب گفت : پدر شیره اى که موش مرده در آن افتاده، توقع نداشته باش هر که از آن بخورد نطفه اش تبدیل به على اکبر شود، نتیجه غذاى حرام شمر است!!

جوانان سعى کنید پدر واجد شرایط شوید، تا فرزندان شما صالح و شایسته شوند، پدران اگر در شما عیبى هست، که آن عیب باعث خرابى ساختمان باطنى فرزند شما مى شود، به رفع آن عیب برخیزید، که قیامت براى همه انسانها روز عجیبى است.

( قال علىّ (علیه السلام) : حق الولد على الوالد ان یحسن اسمه ، و یحسن ادبه ، و یعلّمه القرآن . )

نهج البلاغه حکمت / 399

منبع کتاب سیمای خانواده از سایت تبیان

  • منتظر
    نظر از: منتظر
    1395/12/22 @ 12:51:13 ق.ظ

    منتظر [بازدید کننده]

    بسیار زیبا

  • پاسخ از: شکیبا
    1395/12/22 @ 12:52:03 ق.ظ

    شکیبا [عضو] 

    متشکر

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.