بهشتی از بهشت بود

بهشتی از بهشت بود

آیت الله بهشتی سیاست‌مدار و فقیه ایرانی و اولین رئیس 

دیوان عالی کشور پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، اولین 

دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و نایب رئیس مجلس 

خبرگان بود.

آيت الله شهيد بهشتي سياستمدار ايراني است که به عنوان 

اولين رئيس ديوان عالي کشور پس از انقلاب اسلامي بود.

 وي همچنين به عنوان اولين دبير کل حزب جمهوري

 اسلامي و نايب رئيس مجلس خبرگان نيز به ملت خدمت

 کرد.
وي در جايي راجع به خودش مي گويد: «من محمد

 حسيني بهشتي، در دوم آبان 1307 در شهر اصفهان در 

محله لومبان متولد شدم. منطقه زندگي ما از مناطق بسيار 

قديمي شهر است. خانواده‌ام يک خانواده روحاني است و 

پدرم هم روحاني بود.»

بهشتي که بود؟

پدرش، سید فضل‌الله، مردی روحانی و از مدرسین حوزه 

علمیه اصفهان بود و گاهی برای اقامهٔ نماز جماعت به 

روستاهای اطراف می‌رفت.

در چهارسالگی به مکتب رفت. سپس به دبستان دولتی

 ثروت که بعدها ۱۵ بهمن نامیده شد وارد شد. در امتحان 

ورودی دبستان در کلاس ششم قبول شد ولی با توجه به 

سن کمی که داشت در کلاس چهارم نشست. در امتحانات 

پایان دورهٔ دبستان در شهر دوم شد و به دبیرستان سعدی 

رفت. پس از شهریور ۱۳۲۰، در سال دوم دبیرستان، تعاملش

 با شاگردان مدارس دینی بیشتر شد و به طلبه شدن علاقه 

پیدا کرد. سرانجام در سال ۱۳۲۱ و در سن چهارده سالگی 

دبیرستان را رها کرد و به مدرسه صدر بازار رفت.

از سال 1321 تا 1325 در اصفهان ادبيات عرب، منطق کلام و 

سطوح فقه و اصول را با سرعت خواند که اين سرعت و 

پيشرفت موجب شده بود که حوزه آن‌جا با لطف فراواني با 

او برخورد کند؛ بخصوص که پدرِ مادرش، مرحوم حاج مير 

محمد صادق مدرس خاتون آبادي از علماي برجسته بود. در

طي اين مدت تدريس هم مي‌کرد. در سال 1324 از پدر و 

مادرش خواست که اجازه بدهند، شبها هم در حجره‌اي که 

در مدرسه داشت بماند و به تمام معنا طلبه شبانه‌روزي 

باشد.

سال 1324 و 1325 را در مدرسه گذراند واواخر دوره سطح 

بود که تصميم گرفتم براي ادامه تحصيل به قم برود. در سال 

1325 به قم رفت. حدود شش ماه در قم بقيه سطح، 

مکاسب و کفايه را تکميل کرد و از اول سال 1326 درس 

خارج را شروع کرد. براي درس خارج فقه و اصول نزد 

استادانی چون مرحوم آيت الله محقق داماد، همچنين امام 

خميني(ره) و بعد مرحوم آيت الله بروجردي، و مدت کمي 

هم نزد مرحوم آيت الله سيد محمد تقي خوانساري و 

مرحوم آيت الله حجت کوه کمري مي‌رفت.

سال 1330 ليسانس گرفت و براي ادامه تحصيل و تدريس

 در دبيرستانها به قم بازگشت. به عنوان دبير زبان انگليسي 

در دبيرستان حکيم نظامي قم مشغول شد. از سال 1330 تا 

1335 بيشتر به کار فلسفي پرداخت.

در سال ۱۳۳۵ دورهٔ دکتری خود را در رشتهٔ فلسفه آغاز کرد. 

اما با توجه به فعالیت در قم و مبارزات و سفر به آلمان 

نتوانست به موقع دوره را به پایان برساند و سرانجام در 

سال ۱۳۵۳ از پایان‌نامه دکتری خود تحت عنوان «مسائل ما 

بعدالطبیعه در قرآن» دفاع کرد.

در سال ۱۳۳۹ به‌همراه علی مشکینی، عبدالرحیم ربانی 

شیرازی و سید محمدرضا گلپایگانی و مدرسین دیگر در

 صدد برآمدند تا با حوزهٔ علمیهٔ قم سازماندهی بیشتری 

بدهند. این تلاش به تهیهٔ طرح و برنامه‌ای هفده ساله برای 

تحصیل علوم اسلامی انجامید. این طرح اساس تشکیل 

مدارسی چون مدرسه حقانی شد.

جنبه دیگر شخصیت ایشان، جنبه عرفانی است که 

شخصیت عارف و لطیفی بودند و آثار بسیار خوبی از ایشان

 بر جای مانده که به شخصیت علمی و عرفانی ایشان 

پرداخته است و توسط مراکزی مثل مرکز اسناد منتشر شده 

است.

 آغاز مبارزات سیاسی

هر چند که در سال‌های ۱۳۲۹ و ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱ در اعتصابات، 

اجتماعات و نشست‌های سیاسی نهضت ملی شدن صنعت

 نفت در تهران و اصفهان شرکت می‌کرد، اما به‌طور جدی 

اقدامات خود به رهبری امام خمینی (ره) را در سال ۱۳۴۱ و

 با تشکیل کانون دانش‌آموزان قم، با همراهی محمد مفتح، 

آغاز کرد. بعد از سخنرانی او در جشن روز مبعث در دانشگاه 

تهران، هسته‌ای تحقیقاتی برای پژوهش پیرامون حکومت 

اسلامی تشکیل شد. به دستور ساواک، از قم به تهران 

منتقل شد و در آن‌جا با اعضای هیئت‌های موتلفه اسلامی 

ارتباط برقرار کرد. با پیشنهاد شورای مرکزی مؤتلفه، امام 

خمینی (ره) برای این جمعیت شورای روحانیت و فقاهت 

تعیین کرد. در سال ۱۳۴۳ در اثر فشار ساواک از آموزش و 

پرورش منتظر خدمت شد.

در سال ۱۳۴۳ کار ساختمانی مسجدی در هامبورگ که 

ساخت آن با حمایت آیت‌الله بروجردی آغاز شده ، رو به 

اتمام بود. با توجه به بازگشت محمد محققی به ایران، 

مسلمانان هامبورگ از مراجع قم برای مسجد درخواست

 امام (ره) کردند. سید آیت الله محمدهادی میلانی و آیت 

الله حائری، بهشتی را برای این کار انتخاب کردند. از طرف 

دیگر با توجه به کشته شدن منصور و نقش شاخهٔ نظامی 

هیئت‌های موتلفه در آن، دوستان بهشتی به دنبال خارج 

کردن وي از کشور بودند.

ابتدا ساواک مانع صدور گذرنامه برای این سفر شد. اما با 

تلاش آیت الله سید احمد خوانساری این مشکل برطرف شد

 و او در اسفند ۱۳۴۳ به آلمان رفت و در شکل‌گیری مرکز 

اسلامی هامبورگ و اتحادیه انجمن اسلامی دانش‌آموزان 

مسلمان - گروه فارسی‌زبانان ایفای نقش کرد. در این مدت 

به سفر حج رفت و نیز سفرهایی به ترکیه، سوریه، لبنان و 

عراق برای آشنایی با فعالیت‌های اسلامی و دیدار با امام 

موسی صدر و امام خمینی (ره) انجام داد. در ۱۳۴۹ بر حسب

 ضرورت سفری به ایران داشت که در آن سفر توسط ساواک

 ممنوع الخروج شد و اقامت ۵ سالهٔ او در آلمان پایان یافت.

در زمان پهلوی دوم، آیت الله بهشتی در امر تهیه کتابهای 

درسی از مشاورین فرخ‌رو پارسا و از حقوق‌بگیران وزارت 

آموزش و پرورش بود. مرکز اسلامی هامبورگ سالها نیز از 

فرخ‌رو پارسا بودجه دریافت می‌کرد، و آیت الله محمد 

بهشتی حتی از طرف همان وزارتخانه به ماموریت‌هایی، از 

جمله به آبادان، فرستاده شد.

پس از بازگشت به ایران، مجدداً در آموزش و پرورش 

مشغول به کار شد و سپس به عنوان کارشناس ارشد در 

کتاب‌های علوم دینی در سازمان تدوین کتاب‌های درسی 

ایران اشتغال داشت و به همراه محمد جواد باهنر به تالیف 

کتب درسی برای مدارس پرداخت. علاوه بر آن در کنار 

کارهای علمی و تکمیل کتاب‌های در دست تألیفش و امور 

مربوط به حوزه، جلسات تفسیر قرآن را در «مکتب قرآن» 

برگزار می‌کرد که دختران و پسران جوان در آن شرکت 

می‌کردند. نیز در مناسبت‌های مختلف به سخنرانی 

می‌پرداخت. در فروردین ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت 

ملی بازداشت شد و چند روزی را در زندان کمیته مشترک 

ضدخرابکاری گذراند. پس از آن دیگر جلسات تفسیر ادامه 

نیافت. از سال ۱۳۵۵ در تلاش‌هایی برای ایجاد هسته‌های 

تشکیلاتی شرکت داشت که به ایجاد جامعه روحانیت مبارز 

انجامید. از سال ۱۳۵۶ با اوج‌گیری انقلاب بر دامنهٔ 

فعالیت‌هایش افزود. در بهار ۱۳۵۷ سفری به اروپا و آمریکا 

داشت. هدف او در این سفر دیدار با دانشجویان و اساتید 

دانشگاه و هماهنگی حرکت‌های سیاسی گروه‌های معتقد

 به رهبری امام خمینی (ره) بود. بعد از هجرت امام خمینی 

(ره) به فرانسه نیز برای دیدار با او به پاریس رفت. در 

عاشورای ۱۳۵۷ بعد از سخنرانیش بازداشت شد و مدت 

کوتاهی را در زندان اوین و کمیتهٔ مرکزی بود.

 بهشتي پس از انقلاب اسلامي

شهيد بهشتي پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، در ۲۹ اسفند

 ۱۳۵۷ حزب جمهوری اسلامی را به همراه سید عبدالکریم 

موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنه‌ای 

و محمد جواد باهنر تأسیس کرد. سپس توسط مردم برای 

عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. در ۴ 

اسفند ۱۳۵۸ در حکمی از سوی امام خمینی (ره) ریاست قوه 

قضائیه دیوان عالی کشور را بر عهده گرفت. در ۲ تیر ماه 

۱۳۶۰، پس از برکناری بنی‌صدر به همراه محمد علی رجایی و 

هاشمی رفسنجانی در شورای موقت ریاست جمهوری 

عضویت داشت.
 زندگی خانوادگی

شهید آیت الله بهشتی درباره خانواده اش می گوید: 

«خانواده ما سه فرزند داشت، من دو خواهرم دارم، پدرم در 

سال 1341 به رحمت ايزدي پيوست. مرگ پدر در زندگي ما 

جز تأثير عاطفي و بار مسئوليت براي مادر و خواهرانم تأثير

 ديگري نداشت. در واقع تأثير شکننده‌اي نداشت، البته از 

نظر عاطفي چرا، من بسيار ناراحت شدم ولي چنان نبود که 

در شيوه زندگي من تأثير بگذارد. آن موقع من ازدواج کرده 

بودم و فرزند هم داشتم. من ارديبهشت سال 1331 با يکي

 از بستگانم ازدواج کردم که او هم از يک خانواده روحاني 

است و ثمره ازدواجمان تا امروز، 29 سال زندگي مشترک با 

سختيها و آسايش ها و تلخي‌ها و شاديها بوده است. چون 

همسرم همه جا همراه من بود، در خارج همين‌طور، در

 اين‌جا همين‌طور، و چهار فرزند؛ دو پسر و دو دختر.»

آیت الله بهشتی در هفتم تیر ۱۳۶۰ و در پی انفجار در دفتر 

حزب جمهوری اسلامی که توسط سازمان مجاهدین خلق 

ایران سازماندهی شده بود، شهید شد.
وصیت نامه

” اینجانب محمد حسینی بهشتی، دارنده شناسنامه شماره 

133707 از اصفهان وصیت می‌کنم به همسر وفرزندانم و 

سایر بستگانم که در زندگی بیش از هر چیز به فروغ الهی که 

در دل انسان‌هاست اهمیت می دهند و با ایمان به خدای 

یکتای علیم قدیر سمیع بصیر، رحمان و رحیم و پیمبران 

بزرگوارش و پیروی از خاتم پیمبران و کتابش قرآن و از ائمه 

معصومین (ع) و اهتمام به ذکر و یاد خدای و نماز با حضور

 قلب و روزه، عبادات دیگر و انفاق و ایثار و صدق و جهاد بی

 امان در این راه و حضور پیگیر در جماعت و انس با مردم، 

راه سعادت را به روی خود بازگردانند.
و وصیت می‌کنم که پس از ارتحال من به سوی خدا، یک 

سوم از خانه مسکونی‌ام در تهران، قلهک، خیابان تورج، 

کوچه منطقی 8 و 9 و اثاث متعلق به همسرم، خانم 

عزت‌الشریعه مدرس مطلق است و از خدای متعال برای او و 

فرزندانم سعادت در راه زیستن را خواستارم.

27 رجب 1400 هجرت، محمد حسینی بهشتی"/پ3
منابع

Yjc

هابیلیان

  • 5 stars
    خادم الحسین
    نظر از: خادم الحسین
    1396/05/16 @ 04:32:11 ق.ظ

    خادم الحسین [بازدید کننده]

    سلام وخسته نباشید..قطعا ایشون یکی از بهشتیان بودن که زود به سودی معبودش پر کشید.کاش در زمان‌حال و آینده اینچنین مردانی ظهور کنن .درحال حاضر به همچین مردانی کشورمون نیازمنده..موفق باشید

  • پاسخ از: شکیبا
    1396/05/16 @ 04:37:02 ق.ظ

    شکیبا [عضو] 

    نظرتون بسیار درست و متینه ، ان شالله راه شهدا پر رهرو باشه

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.