ساقی کوثر
دینی فرهنگی پژوهشی
دینی فرهنگی پژوهشی
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق نه کم از بلبل مستی تو بنال ای هشیار
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
خبرت هست که مرغان سحر می گویند آخر ای خفته! سر از خواب جهالت بردار ( سعدی شیرازی)
بهار يکي از باشکوهترين جلوههاي رحماني در جهان هستي است که ميتوان با تماشاي آن، نقبي به عالم معنا زد و راهي به سوي خدا يافت و جمال پروردگار را به تماشا نشست .براستی که رسیدن بهار همراه با روئیدن جوانه ها و درختان و نو شدن جسم ها و جانها متجلی کننده الطاف و قدرت باری تعالی است.
معنی بهار اعتدال است و معنی دیگر آن ،این است که انسان گلستان جانش منظر تجلی خدا باشد و چون تجلی دائمی است و مراد عرفا همین است.
حریف مجلس ما خود همیشه دل می برد علی الخصوص که پیرایه ای بر او بستند
ضمن اینکه برای اهل معرفت همیشه بهار است و حریف مجلس همیشه دلبری می کند که معشوق است دلبری که همیشه دل می برد یک دلبری است که یک لحظه هایی دل می برد و بعد تمام می شود و محبت هایی هست در این عالم که گاه به نفرت تبدیل می شوند و یا بعد از پیری و یا مردن دلبری تمام می شود و یا تبدیل به ضدش می شود، همه چیز در این عالم ممکن است ولی حریف مجلس ما دلبری اش همیشگی است و چقدر این دل را می برد و چقدر دل زیاد است که هر چه او را می برد باز دل است و هرچه آن دل را ببرد این دل ، باز دل تر می شود .
همه چیز با رفتن نابود می شود آب وقتی که از کوزه برود تمام می شود اما دل به سوی دلبر می رود و همواره دل است این چه خصلتی در دل است که مرتب او دلبری می کند اما باز هم دل، دل است . سعدی به یک نکته اشاره کرده که دلبری آن معشوق حقیقی کسی که زیبائی مطلق است و همیشگی است اما سعدی رندانه به نکته ای اشاره کرده (علی الخصوص که پیرایه ای به او بستند ) می خواهد بگوید که آن دلبری که همیشگی است در عین حال ملال انگیز و یکنواخت نیست و گاهی شرایطی است که یک پیرایه است یعنی یک زینت است یعنی این دلبری هم یکسان نیست یعنی هر دلبری دوم غیر از دلبری اول است یعنی تکرار در این دلبری نیست در این تجلی تکرار نیست و هر لحظه دلبری یک رنگ تازه ای دارد و در هر آن این دلبری دوم با دلبری آن قبل متفاوت است و زیباتر است. هی زیبا و زیباتر و هی دلبری و دلبری تر و این پیرایه ای که سعدی می گوید خیلی مطلب مهمی را اشاره می کند .
هیچ موجودی در عالم هستی علی الاطلاق در ملک و ملکوت به عظمت دل انسان نیست . نه فرشته نه فلک نه ملک نه دنیا نه آخرت. دل انسان بزرگترین آفریدۀ هستی است و به همین جهت دل انسان جایگاه خداست. گنجایش عظمت حق را هیچ جا ندارد تنها قلب مؤمن است و قلب انسان آگاه است که جایگاه خداست و اصلا” خدا را اگر بخواهیم برویم سراغش کجا باید برویم آیا در آسمانها با تلسکوپ باید دنبالش گشت یا با میکروسکوپ در عالم ذره.
البته همه اینجاها را می شود دید ولی با دید آدمی ،خدا را در دل انسان آگاه باید دید. (القلب المؤمن عرش الرحمان ) قلب حرم الله و مخصوصا” اگر این دل گاهی شکسته بشود انا عند القلوب المنکسر دل انسان عرش رحمان است خدا را در دلها پیدا کن و اگر خواستی به خدا نزدیک بشوی به دلهای مردم آگاه نزدیک شو، خیلی نمی خواهد پرواز کنی به آسمان یا در اعماق زمین بروی بلکه به دل مردمان آگاه نزدیک شو، به انبیاء و اولیاء نزدیک بشو به خدا نزدیک می شوی هر چه به پیغمبر و مولا نزدیک شوی به خدا نزدیک می شوی. کعبه حقیقی دل انسان است.
اما بهار طبیعت فرصتی برای بررسی بهار مهدویت است، زیرا اگر به فصل بهار از منظر مهدویت بنگریم، آن وقت است که این فصل از سال برایمان ارزش و قیمت دیگری پیدا خواهد کرد. فصل بهار و رونمایی از بهار طبیعت فرصت خوبی است که به بررسی و مطالعۀ آن در راستای بهار مهدویت و بهار خلایق بپردازیم و از صحنهها و پیامهایی که خدا در این فصل قرار داده است نهایت بهره را ببریم و توجهمان را به امام عالم؛ مهدی(عج) بیشتر و بیشتر کنیم.
بهار شادیها، سرسبزیها، طراوتها و به ویژه بهار جانها و احیای قلوب در فصل بهار بسیار نمایان است، اما تمام اینها تنها ماکتی از برنامۀ عظیم الهی یعنی جریان ظهور است، این شادیها، طراوتها و احیای قلوب در دنیا و بر روی زمین است، اما با ظهور امام زمان(عج) نه تنها این شادی و سرور را در زمین شاهد خواهیم بود، بلکه آسمانیان نیز در غرق در این بهار مهدویت خواهد شد.
امام کاظم(ع) میفرمایند: «یَفْرَحُ بِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ لَا یَبْقَی کَافِرٌ وَ لَا مُشْرِکٌ إِلَّا کَرِهَ خُرُوجَهُ»، مؤمنان و اهل آسمانها با ظهور او خوشحال و شاداب میشوند، اما هیچ کافر و یا مشرکی نمیماند جز اینکه ظهور او را ناخوش دارد. (منتخبالأثر، ص439)، همچنین امیرالمؤمنین(ع) در حدیثی میفرمایند: «یَفْرَحُ بِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ سُکَّانُهَا»، به قیام او، اهل آسمانها و ساکنان آنها شاد میشوند (الغیبة نعمانی، ص310)، بنابراین فضای ظهور فضایی سرشار از شادی و سرور است، گرچه عدهای چنین حس و حالی نداشته باشند و ظهور، آنان را ناخوش کند، ـ «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» ـ اما این وعدهای الهی است که باید محقق شود.
برنامۀ خدا برای بیداری انسانها در بهار
در فضای ظهور و پس از آن، به برکت حضرت مهدی(عج) است که نعمات و برکات از آسمان و زمین بر مردم جاری خواهد شد «بیُمنِهِ رُزِقَ الوَری وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الأرضُ و السَّماء». ایشان با از بین بردن ظلم و جور از زمین، نه تنها زمین میّت مادی را، بلکه زمین میّتِ وجود ما را نیز احیاء خواهد کرد.
بیداری انسانها در عالیترین درجه و بیشترین وسعت توسط احیاگر حقیقی محقق خواهد شد، اما میتوان گفت خداوند در فصل بهار درصدد بیداری انسانها ـ ولو در سطحی کمتر ـ است تا بندگانش را به این نکته متذکر شود که باید پیوسته بیدار باشید. پس اگر حضرت مهدی(عج) عالم و عالمیان را احیا خواهد کرد، ما نیز چون او به احیای سرزمین وجودمان بپردازیم.
از جمله درسهایی که میتوان از صحنههای زیبا و تحولات فصل بهار گرفت این است که روحیۀ تحول و تکامل را در ابعاد مختلف وجودمان احیا کنیم، چراکه شیعه در مسیر رشدش باید هر روز بهتر از روز قبل باشد.
منابع
تسنیم
مدرسه فلسفه
اراب
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط شکیبا در 1397/12/27 ساعت 07:57:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |