ساقی کوثر
دینی فرهنگی پژوهشی
دینی فرهنگی پژوهشی
جمعه 95/12/20
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا
تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید
گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن …
عکس یک خنجرزپشت سر، پی مولا کشید
گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم
راه عشق و عاشقی و مستی و نجوا کشید
گفتمش تصویری از لیلی ومجنون را بکش
عکس حــیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن .
در بیابان بلا، تصویر یک ســقا کشید
گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم
گریه کرد آهی کشید و زینب کبری(س) کشید
گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ..
عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید
گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حســــــــین(ع)
گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید
.
جمعه 95/12/20
?حرام خورى على اکبر تربیت نمى کند?
در ایام کودکیم پیرمردى بزرگوار، باتقوا، منظم، در محل ما زندگى مى کرد، در بازار تهران واسطه بود، تجار به خاطر تدیّن و ادب و سلامت او عجیب به خرید و فروشش اعتماد داشتند، سه وقت به نماز جماعت مى آمد، جاذبه عجیبى براى جذب بچه ها به مسجد داشت، من از جمله کودکانى بودم که به عشق او حتى به نماز جماعت صبح مى رفتم، داستانهاى عجیبى از دوران هشتاد ساله عمرش براى ما تعریف مى کرد که عجیب آموزنده و بیدارکننده بود، مى گفت جوانى مؤمن و نورانى در منطقه ناصر خسرو، همراه با پدر و مادرش زندگى مى کرد، پدرش مسائل شرعى را رعایت نمى کرد، او که با اهل علم و مجالس مذهبى سر و کار داشت از وضع پدرش رنج مى برد، نصیحت هاى دلسوزانه اش در پدر اثر نمى کرد، به حالت قهر به شهر رى کنار مرقد حضرت عبدالعظیم رفت، سالى را در آنجا دست فروشى کرد، و براى مردم بازار مسائل شرعیه گفت، سحر عاشورا جهت دیدن پدر و مادر به تهران آمد، پدر و مادرش جهت عزادارى به تکیه دولت رفته بودند، خود او هم روانه آن محل شد، از قضا شمر تعزیه مریض شده بود، و به معرکه حاضر نشد، رئیس تعزیه خوانها آن جوان را دید، چون با او سابقه آشنائى داشت، او را دعوت به انجام مراسم کرد، پذیرفت، لباس پوشید، وارد میدان شد با مهارت بازى کرد، پدرش در میان جمعیت او را شناخت از این که در نقش شمر درآمده بود ناراحت شد، پس از پایان مجلس همگى به خانه آمدند، پدر از پسر سئوال کرد غذا خوردى ؟ پاسخ داد نه، گفت در پستوى خانه خمره شیره، و ظرف ماست هست، بیاور و بخور، وقتى به سر خمره شیره آمد موشى را در آن مرده یافت، ماست خالى آورد، مشغول خوردن شد، پدر گفت چرا شیره نیاوردى ؟ جواب داد موش مرده اى در آن یافتم، نجس بود، خوردن نجس حرام، با لحنى تند به پسر گفت : هنوز دست از این مقدّس بازى برنداشته اى ؟ پس از چند لحظه سکوت گفت : پسرم، اکنون که پس از یک سال بازگشته اى چرا شمر شدى، و در نقش على اکبر قرار نگرفتى؟ پسر با لحنى زیبا و جالب گفت : پدر شیره اى که موش مرده در آن افتاده، توقع نداشته باش هر که از آن بخورد نطفه اش تبدیل به على اکبر شود، نتیجه غذاى حرام شمر است!!
جوانان سعى کنید پدر واجد شرایط شوید، تا فرزندان شما صالح و شایسته شوند، پدران اگر در شما عیبى هست، که آن عیب باعث خرابى ساختمان باطنى فرزند شما مى شود، به رفع آن عیب برخیزید، که قیامت براى همه انسانها روز عجیبى است.
( قال علىّ (علیه السلام) : حق الولد على الوالد ان یحسن اسمه ، و یحسن ادبه ، و یعلّمه القرآن . )
نهج البلاغه حکمت / 399
منبع کتاب سیمای خانواده از سایت تبیان
پنجشنبه 95/12/19
برای اینکه باغبانان در کار خود موفق شوند باید وظایف خود را بهدرستی انجام دهند و حقوق فرزند را بهجای آورند. شیر دادن، انتخاب نام نیک، تعلیم قران، تربیت دینی، تکریم و احترام به اولاد، عدالت میان فرزندان از مواردی است که باید مورد توجه والدین قرار بگیرد.
یکی از مسائلی که اکثر خانوادهها در رابطه با کودکان خود با آن مواجه هستند چگونگی تشویق کردن کودکان به کارهای خوب و پسندیده است. اینکه والدین در زمان انجام یک کار پسندیده از جانب کودکشان چه رفتاری از خود نشان دهند که انگیزه وی برای انجام دوباره را در پی داشته باشد.
برخی خانوادهها برای تشویق فرزند خود بهکار خوب به وی هدیهای شامل پول و یا اسباببازی و یا حتی یک شکلات یا آبنبات میدهند اما سؤال اینجاست که آیا در این زمینه تشویق تا چه میزان میتواند مؤثر باشد.
خانوادههایی هم هستند که برای برحذر داشتن کوکان خود از انجام کارهای بد یا شیطنت به آنها هدیه میدهند، ترسی که در این مورد وجود دارد این است که کودک نسبت به دریافت جایزه بعد از هر کار خوب و یا دوری از هر کار بد منتظر دریافت هدیه و جایزه بماند و بهنوعی یک رفتار شرطی در او بهجود آید.
تشویق کودک برای رفتار خوب و خوشایند
با وجودیکه یکی از بهترین راهها برای تشویق کودک به رفتارهای خوب، استفاده از سیستم جایزه دادن است اما باید توجه داشت این روش در کودکان دو سال به بالا بیشتر نتیجه میدهد. البته والدین باید راجع به رفتار خوب و خوشایند و برعکس رفتار ناخوشایند برای کودک توضیح دهند و در مورد جایزهاش نیز به او بگویید.
البته باید توجه داشت هیچ قانون کلی برای کودک خوب بودن وجود ندارد؛ اما برای آنکه یک کودک سالم و شاد را تربیت کنید لازم است عشق و علاقه خود را به او نشان دهید. به حرفهای کودکتان گوش دهید. به او احساس امنیت بدهید. او را تشویق کنید. رفتارهای نامناسب او را مورد انتقاد قرار دهید، نه خود او را. صبور و شکیبا باشید. برای کودکتان وقت کافی بگذارید.
برای تغییر رفتار کودک چه میتوان کرد؟
کودکان وقتی به تکرار یک رفتار و ادامه آن تمایل نشان میدهند که بهخاطر آن پاداش گرفته و مورد توجه قرار بگیرند. همچنین زمانی یک رفتار را ترک میکنند که آن رفتار رد میشود. تداوم و ثبات واکنشهای شما برابر یک رفتار بسیار مهم است، زیرا باعث میشود کودک بداند چه زمان مورد نکوهش قرار میگیرد و چه زمان تشویق میشود و به این ترتیب گیج نمیشود.
بهترین روش تربیت کودک، از نظر قرآن کریم چیست؟
بیگمان بهترین روش تربیت که مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و همه نیازهای روحی و روانی اوست، راه وحی است و قرآن کریم آئین خود را بهترین آیین تربیت برای کل بشر معرفی کرده است.
در آیه ۹ سوره اسرا در این رابطه آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا؛ قطعا این قرآن به [آیینى] که خود پایدارتر است راه مىنماید و به آن مؤمنانى که کارهاى شایسته مىکنند مژده مىدهد که پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود».
هر چند که به روش تربیت کودک در قرآن تصریح نشده و لکن این مطلب، از لابهلای برخی از آیات و داستانهای قرآن کریم به زیبایی نمایان است.
روش الگویی
انسان ذاتاً الگوطلب و الگوپذیر است. به همین جهت یکی از بهترین و کوتاهترین روشهای تربیت برای نمونه و تربیت عملی هرچه کمال و جاذبه نمونه ارائه شده بیشتر باشد. این روش کارآیی بیشتری خواهد داشت. تربیت ابتدایی کودک بهطور طبیعی با روش الگویی شکل میگیرد؛ چراکه کودک در چند سال نخست زندگی خود، همه کارهایش را از الگوهای پیرامون خود که در درجه اول «پدر و مادر» او هستند، الگوبرداری میکند و با تقلید از آنان رشد کرده و ساختار تربیتیاش سامان مییابد.
بهطور کلی روش الگویی بهعنوان تربیت عملی بر جان انسانها مینشیند و در نفوس آنها رسوخ میکند.به همین جهت قرآن کریم در آیه ۴۴ بقره میفرماید: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَکُم؛ آیا مردم را به نیکی دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش مینمایید».
و در آیات ۲ و ۳ سوره صف آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ(۲) کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ اى کسانىکه ایمان آورداید چرا چیزى مىگویید که انجام نمىدهید، نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید».
پیامبراکرم(ص) الگویی کامل برای تربیت علمی بشر
قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) را بهعنوان الگویی کامل برای تربیت عملی بشر، معرفی مینماید و در آیه چهارم سوره ممتحنه میفرماید: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءاؤا مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ؛ قطعاً براى شما در [پیروى از] ابراهیم و کسانىکه با اویند سرمشقى نیکوست آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جاى خدا مىپرستید بیزاریم به شما کفر مىورزیم و میان ما و شما دشمنى و کینه همیشگى پدیدار شده تا وقتىکه فقط به خدا ایمان آورید جز [در] سخن ابراهیم [که] به [نا]پدر[ى] خود [گفت] حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست با آنکه در برابر خدا اختیار چیزى را براى تو ندارم اى پروردگار ما بر تو اعتماد کردیم و به سوى تو بازگشتیم و فرجام به سوى توست».
همچنین در آیات ۱۰ تا ۱۲ سوره تحریم نیز در این رابطه آمده است: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا …بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ؛ خدا براى کسانىکه کفر ورزیدهاند آن نوح و آن لوط را مثل آورده [که] هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست [شوهران] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شوید(۱۰) و براى کسانىکه ایمان آوردهاند خدا همسر فرعون را مثل آورده آنگاه که گفت پروردگارا پیش خود در بهشت خانهاى برایم بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان(۱۱) و مریم دخت عمران را همان کسىکه خود را پاکدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و کتابهاى او را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود».
الگوگیری از دوستان
بعد از پدر و مادر، یکی از الگوهای کودکان و جوانان «دوستان» آنها هستند که در برخی از موارد الگوپذیری آنان از دیگران بیشتر است و روی تربیت عقایدی و اخلاقی و رفتاری آن ما تأثیر دارند. قرآنکریم در این زمینه هشدار داده و در آیات ۲۷ تا ۲۹ فرقان در این رابطه میفرماید: «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا﴿۲۷﴾ یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا﴿۲۸﴾لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا».
الگوگیری از معلم
یکی دیگر از موارد الگوگیری کودکان و جوانان، محیط تعلیم و تربیت آنها یعنی همان «معلم» و مربی کودکان میباشند و معمولاً تمامی حرکات و سکنات خود را از مربیان، نمونهبرداری میکنند، به همین جهت، هنگامیکه از امام باقر(ع) درباره آیه ۲۴ سوره عبس که میفرماید: «فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ؛ انسان باید به غذای خویش بنگرد» سؤال شد، حضرت فرمود: یعنی علمی که فرا میگیرد، بنگرد از چه کسی فرا میگیرد.
روشهای محبت
بیگمان این روش در اصلاح و تربیت همه انسانها بهخصوص کودکان، نقشی عظیم و کارساز دارد که خداوند متعال، پیامبر گرامیش را به روش محبّت آراسته کرده و در آیه ۱۵۹ آلعمران در این رابطه میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ پس به [برکت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مىشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست مىدارد».
و تعبیر قرآنکریم نیز از کودکان به «بخشش» و هدیه، تعبیری است محبتآمیز که در آیه ۴۹ سوره شوری میفرماید: «لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ؛ فرمانروایى [مطلق] آسمانها و زمین از آن خداست هر چه بخواهد مىآفریند به هر کس بخواهد فرزند دختر و به هرکس بخواهد فرزند پسر مىدهد».
انسان، به فطرت خود نیازمند محبت است و در مراحل اولیه زندگی و دوران کودکی خویش به محبتی بیشتر نیاز دارد و تأثیر روش محبت در سازمان دادن به شخصیت کودک بر کسی پوشیده نیست. البته محبتی معتدل و راستین و بهدور از تکلف و تصنع و متناسب با سن و سال و وضع و حال کودک و بهدور از تبعیض که در این زمینه روایاتی از اهل بیت(ع) نیز داریم.
نمونههایی از این روش را در قرآن کریم، میتوان در داستان حضرت یوسف(ع) جستوجو کرد. یکی در هنگامی که پدرش، حضرت یعقوب(ع) بنابر تقاضای برادران یوسف، او را به بازی و گردش میفرستد و خوف از جان یوسف(ع) را دارد. چنانکه در آیات ۱۲ و ۱۳ سوره یوسف(ع) فرموده است: «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴿۱۲﴾قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَن تَذْهَبُواْ بِهِ وَأَخَافُ أَن یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ؛ فردا او را با ما بفرست تا [در چمن] بگردد و بازى کند و ما بهخوبى نگهبان او خواهیم بود(۱۲) گفت اینکه او را ببرید سخت مرا اندوهگین مىکند و مىترسم از او غافل شوید و گرگ او را بخورد».
روش موعظه
این روش از جمله روشهایی است که خداوند متعال برای تربیت همه انسانها بدان سفارش کرده و در آیه ۱۲۵ سوره نحل در این رابطه میفرماید: «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ؛ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهاى] که نیکوتر است مجادله نماى در حقیقت پروردگار تو به [حال] کسىکه از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهیافتگان [نیز] داناتر است».
موعظه نیکو، موعظهای است که از جان پاک واعظی راه یافته، به روشی نیکو، از آن برای اصلاح و هدایت بهره گرفته شود و خود قرآن کریم، کتاب موعظه الهی است.در قرآنکریم در آیات ۵۷ سوره یونس، ۱۳ تا ۲۰ لقمان به زیبایی به این مبحث اشاره شده است.
روش تعلیم
این شیوه هم یکی از روشها است که بیشتر در روایات ائمه روی آن تأکید شده مثلاً در بعضی از روایات، یکی از حقوق فرزند را «آموزش قرآن» و یا «سوادآموزی» برشمردهاند و در جای دیگر امام علی(ع) میفرماید: از دانش ما به کودکان خود چیزی بیاموزید که خداوند بهواسطه آن سودشان بخشد.(میزان الحکمة، همان، ج ۱۴، ص ۷۱۰۷، ح ۲۲۷۵۳)
و همچنین است آموزش نماز، شنا، تیراندازی که همه اینها در تربیت جسمی و روانی کودک مؤثر است و در تربیت قرآنی، احتیاطهای لازم در امور جنسی کودک نیز حایز اهمیت شمرده شده او امر فرمود که کودکان باید با اجازه وارد اتاق خواب پدر و مادر شوند، میفرماید: «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! بردگان شما و همچنین کودکانتان که به حد بلوغ نرسیدهاند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند.
آشنایی با تعالیم قرآن؛ اولین سنگ بنای تربیت دینی فرزند
حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد میرعمادی، نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه خرمآباد در گفتوگو با خبرنگار ایکنا در رابطه با حقوق فرزندان بر والدین گفت: اولین سنگ بنای تربیت دینی فرزند آشنایی با تعالیم قران کریم است چنانکه امام علی(ع) در این رابطه فرموده است: از جمله حقوق فرزند بر پدر و مادر این است که نامی نیکو بر او بنهد و بهخوبی تربیتش کند و قرآن را به او بیاموزد.
تعلیم احکام
وی افزود: آشنا کردن فرزند به احکام اسلام و حلال و حرام از جمله وظایف پدر و مادر بر فرزند است چنانکه پیامبراکرم(ص) در این رابطه فرموده است: «فرزندانتان را در سن هفت سالگی وادار به نماز کنید و اگر خواستید تنبیه کنید از سن ده سالگی باشد و از این سن بیشتر بستر خواب آنها را جدا کنید».
ایجاد محبت اهل بیت(ع)
حجتالاسلام میرعمادی اضافه کرد: از موضوعاتی که در مسئله تعلیم و تربیت فرزند مطرح شده آن است که پدر و مادر، فرزند را بر دوستی علیبن ابیطالب(ع) و فرزندان او تربیت کنند، زیرا مایه سعادت دنیوی و اخروی است چنانکه رسول خدا(ص) خطاب به یکی از انصار فرمود: «فرزندان خود را بر دوستی علی(ع) ادب کنید».
عدالت میان فرزندان
نماینده ولی فقیه در لرستان گفت: رعایت عدالت از جمله توصیههای همیشگی است در مورد فرزندان و تربیت انها در خانواده نیز توجه فراوانی به عدالت شده است از جمله: محبت عادلانه، تقسیم ارث عادلانه، حمایت مادی و معنوی عادلانه، رفتار عادلانه با فرزندان و … چنانکه پیامبر اکرم(ص) در این باره سفارش فراوان داشته از جمله نعمان بن بشیر میگوید: شنیدم پیامبر(ص) فرمود: بین فرزندانتان به عدالت رفتار کنید.
آموزشهای ویژه
حجتالاسلام میرعمادی اظهار کرد: در تعالیم اسلام بر روی برخی از آموزشها و تربیتها برای فرزندان عنایت ویژهای وجود دارد از جمله این موارد تیراندازی، شنا، سوارکاری و … است.
راههای تربیت اسلامی کودکان
طبق مطالعه ای كه تأثیرات دین را بر رشد و ارتقای كودكان بررسی كرده است، مشخص شده كودكانی كه والدین مذهبی دارند بهتر از دیگر كودكان رفتار میكنند و خود را با شرایط تطبیق میدهند.
در مطالعه ای که بر روی بیش از 16 هزار كودك كه بیشتر آنها در سالهای اولیه ی تحصیل بودند خواستند ارزشیابی كنند كه كودك چهقدر بر خود كنترل دارد، چند وقت یكبار رفتار ضعیف یا نامناسب از خود نشان میدهد و آیا بهخوبی به همسالانش احترام میگذارد و با آنها تعامل دارد یا نه؟ محققان نمرات بهدست آمده را با اظهارات والدین مبنی بر اینكه چند وقت یكبار به مكانهای مذهبی میروند، آیا در مورد دین با كودكشان صحبت میكنند یا خیر و آیا بر سر مسائل دینی در خانه مشاجره میكنند یا نه، مقایسه كردند.
نتیجه این بود: كودكانی كه والدینشان بهطور مرتب در مراكز دینی شركت داشتند (بهخصوص وقتی هر دوی آنها بسیار مرتب به این مراكز میرفتند) و با كودكشان در مورد دین صحبت میكردند، نسبت به كودكانی كه والدینشان مذهبی نبودند، هم از طرف والدین و هم از طرف مربیان نمره ی بهتری در مورد كنترل بر خود، مهارتهای اجتماعی و تمایل به یادگیری كسب كردند.
همچنین این پژوهش نشان داد هنگامی كه والدین غالباًً بر سر مسائل مذهبی بحث و مشاجره میكردند، كودكان بیشتر مشكل داشتند.
محققان در توجیه این یافتهها میگویند: آموزشهای مذهبی و تربیت اسلامی کودکان به سه دلیل میتواند برای كودكان خوب باشد؛ اول اینكه گروههای مذهبی از والدین حمایت اجتماعی میكنند و این برای رشد مهارتهای آنان مفید است. كودكانی كه بـه این گروههای مذهبی آورده میشوند وقتــی همـان حرفهای والدین شــان را میشنوند كه بزرگســـالان دیگر هـم آنها را تأیید میكنند، حرفهای والدین شـان را در خانـه عمـیقتر درك میكنند.
دوم اینكه در تربیت اسلامی کودکان انواع ارزشها و هنجارهایی كه در گروههای مذهبی مبادله میشود، اغلب به فداكاری و طرفــداری از خانـواده گرایش دارند. این ارزشها در شكلگیری ارتباط والدین با كودكان و در نتیجه رشد كودكان در واكنش به این ارتباط بسیار بسیار مهم هستند .
در آخر سازمانهای مذهبی مهارتهای والدین را با معانی مقدس عجین میكنند.
تربیت اسلامی کودکان چگونه باید انجام پذیرد؟
والدین در راستای پرورش مذهبی کودکان باید از برخی رفتارها که به ظاهر برای پرورش مذهبی، ولی در واقع مانع چنین هدفی هستند، پرهیز کنند که موارد ذیل نمونه ای از راههای تربیت اسلامی کودکان می باشد می باشد:
1- پرهیز از به کارگیری مفاهیم منفی: به منظور پرورش کودک و تربیت اسلامی کودکان باید به حلاوت ها و زیبایی های دین تأکید کرد. کودکان باید با محبت و عشقی که خداوند به همه انسان ها مخصوصاً کودکان دارد، آشنا شوند. چون تصویر اولیه ای که والدین از بالاترین موضوع مذهبی، یعنی خداوند ایجاد می کنند، در گرایش کودک به مذهب اثر شگرفی دارد. بسیاری از والدین در برابر شیطنت های کودکان، مشکلات رفتاری و حتی رفتارهای طبیعی آن ها که خارج از حوصله خودشان است، به استفاده ابزاری از مفاهیم مذهبی روی آورده و خداوند را متهم می کنند که کودکان شلوغ را عذاب می کند و تصویر یک موجود شکنجه گر را از خداوند در ذهن کودک ترسیم می کنند؛ در حالی که عذاب خداوند برای مکلف گناه کار است نه کودکان.
2- تربیت اسلامی کودکان با پرهیز از اجبار در رفتارهای مذهبی: بررسی ها نشان می دهد که بیش تر مخالفان مذهب، از دو گروه می باشند، گروه اول: کسانی که در دوران کودکی و نوجوانی از آگاهی و تربیت مذهبی مناسب برخوردار نبوده اند. گروه دوم: کسانی هستند که تربیت مذهبی آن ها در کودکی با خشونت و سخت گیری همراه بوده است و در حالی که مساله ای را نمی فهمیده اند، آن ها را وادار به عمل کردن به آن می کردند. لذا والدین متدین نباید فرزندان خود را در انجام عبادات و رفتارهای دینی تحت فشار قرار دهند. آن ها باید کلیات دین را بگویند و رفتارها را به او آموزش دهند و در امور جزئی نیز به طور نامحسوس، رفتار و اعمال فرزندان خود را کنترل کنند.
3- پرهیز از انتقاد و سخت گیری: برای دست یابی به تربیت اسلامی کودکان، نباید کودکان و نوجوانان را در معرض انتقاد و ایرادهای فراوان قرار داد و آن ها را به صورت منفی با مذهب و ارزش ها آشنا کرد. شخصیت مذهبی کودک زمانی شکل می گیرد که متناسب با خواسته ها و روحیات و کشش های درونی او رفتار شود و آن در صورتی است که انگیزه های مذهبی به همراه امید و احساس های مثبت به او منتقل شود، نه سخت گیری و انتقاد؛ چرا که انتقاد زیاد از آن ها در هر زمینه ای که باشد، آنان را به سرکشی وامی دارد و تذکر فراوان، موجب پیدایش لجاجت و مقاومت می شود.
حضرت علی (علیه السلام): الا فراط فی الملامة یشب نیران اللّجاج؛ زیاده روی در ملامت، آتش لجاجت را شعله ور می کند.
انتقاد و سخت گیری بی مورد نه تنها تربیت اسلامی کودکان را مورد خدشه قرار می دهد، بلکه موجب مشکلات روحی و روانی نیز می گردد.
4- پرهیز از استدلال های فراتر از توانایی های ذهنی کودک و نوجوان:
شیوه تبلیغ انبیا این بود که با هر فردی به اندازه درک و فهم خود او سخن می گفتند، توجه به این مساله لازم است که کودکان هنوز به دوره تفکر مذهبی شخصی نرسیده اند و ذهن آن ها قدرت کافی برای درک مسائل و ادله پیچیده را ندارد و از هر استدلالی برای اثبات خداوند و یا هر جنبه ای از دین که فراتر از توانایی های ذهنی آن ها باشد، برداشت های ساده، مطلق و غیرواقعی خواهند داشت و اغلب از معنای ظاهری جملات فراتر نخواهد رفت. وقتی هم که در درک مساله شکست بخورند این شکست را متوجه استدلال و بطلان اصل مساله می دانند.
5- جلوگیری از ادامه و تثبیت تفکر خام مذهبی برای تربیت اسلامی کودکان:
کودکان در سنین خردسالی از طریق تخیل، نمادسازی و الگوسازی به تفکر می پردازند. آن ها برای بیان احساس ترس و اضطراب خود، آن را به شکل غول و هیولا به تصویر می کشند و موجودات خوب و دوست داشتنی را به صورت فرشته و امثال آن ترسیم می کنند، به منظور نزدیک تر کردن درک و تفکر کودکان به حقایق چنین مفاهیمی، باید آن ها را به تجارب محدود کودکانه خودشان ارجاع داد؛ به عنوان مثال وقتی کودک از والدین خود درباره مکان، اندازه و شکل خداوند سوال می کند باید در پاسخ او با بیان های سلبی گفته شود: خدا مثل ما نیست که دست و پا داشته باشد، در خانه ای زندگی کند یا قابل دیدن و لمس کردن باشد.
چنین پاسخی هم به زدوده شدن مفاهیم خام موجود در ذهن کودک کمک می کند و هم سوال و کنجکاوی و میل درونی کودک به کشف حقایق دینی باقی مانده و ادامه آن به کشف درونی دین منجر خواهد شد.
منابع:
کتاب تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن(جلد اول)
پارسینه
تبیان