اسلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) سیده نساء العالمین

اسلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) سیده نساء العالمین

فرزند زیباترین هدیه ی خداوندی

فرزند زیباترین هدیه ی خداوندی

تردیدی نیست که دین مبین اسلام به‌عنوان برترین دین آسمانی در معارف الهی خود به اهمیت خانواده و فرزندداری عنایت ویژه‌ای کرده است و قرآن‌ کریم و روایات اهل‌ بیت(ع) به‌عنوان سرچشمه و منبع اصلی احکام این دین مبین در زمینه‌های مختلف از جمله مسائل جمعیت‌ شناسی به‌شمار می‌روند.
با توجه به این‌که موضوع افزایش جمعیت و فرزندداری در سبک زندگی دینی به الگویی شایسته نیاز دارد، بررسی نظر دین اسلام به‌عنوان کامل‌ترین دین در این مورد حائز اهمیت فراوان است.
طبق بررسی‌های انجام گرفته، نظر قرآ‌ن‌ کریم به‌عنوان منشأ و اساس دین اسلام ‌ نسبت به فرزند‌آوری و تکثیر اولاد مثبت است چراکه زندگی با فرزند صالح فواید و آثار مثبتی در پی دارد که از مهمترین آن‌ها می‌توان به کمک و دستاری والدین، ادامه دهنده‌ راه والدین اشاره کرد.
بررسی نظر قرآن در مورد فرزندآوری
نکته مشترک در آموزش‏‌هاى کلیه ادیان سفارش به ازدیاد پیروان و آوردن اولاد است. البته در دوران نزول ادیان با عنایت به تأثیر نیروى انسانى در درآمدزایى و دفاع از حریم خاندان و سرزمین، این سفارش کاملاً منطقى و معقول است.
بی‌تردید، آئین اسلام بلکه تمامی ادیان آسمانی، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته، به اندازه‌ای که در توان آنان باشد، فرامی‌خواند. در قرآن آیات متعددی در مورد فرزند وجود دارد که از  مجموع آن‌ها چنین برداشت می‌شود که فرزندان، نعمت‌های الهی نزد والدین هستند و چون سایر نعمت‌های الهی، هم می‌توان با استفاده صحیح از آن‌ها در مسیر تکامل  و هدایت خود  و آن‌ها از ایشان بهره جست وهم می‌توان با عدم استفاده صحیح از آن‌ها خود و آن‌ها را به خاک مذلت نشاند.
در قرآن‌کریم اصل وجود فرزند به‌عنوان نعمت الهی یاد شده چنان‌که در آیه ۷۲ سوره نحل در این رابطه فرموده است: «وَاللّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ؛ خدا براى شما از خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگانى نهاد و از چیزهاى پاکیزه به شما روزى بخشید آیا [باز هم] به باطل ایمان می‌‏آورند و به نعمت خدا کفر می‌‏ورزند».
در آیه ۱۴ سوره آل‌عمران از فرزندان به‌عنوان متاع یاد شده و آمده است: دوستى خواستنی‌ها[ى گوناگون] از زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سیم و اسب‏‌هاى نشان‌دار و دام‌ها و کشتزار[ها] براى مردم آراسته شده [لیکن] این جمله مایه تمتع زندگى دنیاست و [حال آن‌که] فرجام نیکو نزد خداست».
همچنین، در آیه ۴۶ سوره کهف از فرزندان به‌عنوان زینت زندگی یاد شده و آمده است:مال و پسران زیور زندگى دنیایند و نیکی‌هاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید [نیز] بهتر است».
همچنین، در قرآن‌کریم از فرزند به‌عنوان امتحان و آزمایش یاد شده و در ایه ۲۸ سوره انفال در این رابطه  آمده است: و بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله] آزمایش [شما] هستند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است».
در آیه ۷۱ سوره هود نیز از فرزند به‌عنوان بشارتی برای پدر و مادر یاد شده و آمده است:و زن او ایستاده بود خندید پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به یعقوب مژده دادیم» و نیز در آیات ۵۱ تا ۵۳ سوره حجر در این رابطه آمده است: و از مهمانان ابراهیم به آنان خبر ده، هنگامی‌که بر او وارد شدند و سلام گفتند [ابراهیم] گفت ما از شما بیمناکیم، گفتند مترس که ما تو را به پسرى دانا مژده می‌‏دهیم».
خداوند متعال در آیه ۷۴ سوره فرقان نیز فرموده است: و کسانی‌‏اند که می‌‏گویند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پیشواى پرهیزگاران گردان».
تحلیل قرآن از فرزند سالم و صالح
نکته مهم و اساسی که در قرآن کریم وجود دارد، توجه به زاد و ولد انسان‌های شایسته و مؤمن است؛ به عبارت دیگر آن‌چه که اهمیت دارد، افزایش تعداد جمعیت نیکوکاران و صالحان است.
در سوره اعراف، به خلقت اولین انسان و اولین بارداری اشاره شده است. براساس آیات ۱۵ این سوره، حضرت آدم و حوا(ع) از خداوند متعال  خواهان فرزندی صالح و نیکوکار هستند(او خدایی است که(همه) شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید. سپس، هنگامی که با او آمیزش کرد، حملی سبک برداشت، که با وجود آن، به کارهای خود ادامه می‌داد و چون سنگین شد، هر دو از خداوند و پروردگار خود خواستند، اگر فرزند صالحی به ما دهی، از شاکران خواهیم بود».
باروری؛ هدیه‌ای از سوی خدا به بندگان شایسته
با این اوصاف، در آیات قرآن کریم، باروری هدیه‌ای از سوی خدا به بندگان و پیروان شایسته معرفی شده است. قرآن کریم همچنین، در مورد حضرت زکریا در آیه ۸۹ سوره انبیاء فرموده است:و زکریا را یاد کن آن هنگام که پروردگار خویش را ندا داد، پروردگارا! مرا تنها مگذار که تو از همه بازماندگان بهتری» و در آیه ۳۸ آل‌عمران می‌فرماید: در آن‌جا بود که زکریا، (با مشاهده آن همه شایستگى در مریم،) پروردگار خویش را خواند و عرض کرد «خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزه‏اى (نیز) به من عطا فرما، که تو دعا را می‌شنوى! قرآن کریم از استجابت دعای حضرت زکریا برای طلب فرزند در آیه ۹۰ انبیاء این‌گونه یاد می‌کند «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ یَحْیى» از این آیات فوق می‌توان برداشت کرد که اولاً فرزند معین پدر در امر دین و دنیا است وهم‌چنین درخواست فرزند و نسل پاک، سنّت و روش انبیاست و ارزش ذریّه و فرزندان، به پاکى آن‌هاست.
یکی دیگر از انبیای الهی که طلب فرزند صالح از خداوند متعال کرده (فرزندى که بتواند خط رسالت او را تداوم بخشد و برنامه‏‌هاى نیمه‌تمامش را به پایان برساند) و قرآن کریم آن‌را بیان می‌دارد، حضرت  ابراهیم است که تقاضای خود را در طلب فرزند در ایه ۱۰۰ سوره صافات چنین بیان می‌فرماید: پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح‏] ببخش!».
قابل توجه این‌که یک‌جا ابراهیم خودش تقاضا می‌کند که در زمره صالحان باشد، چنان‌که قرآن از قول او نقل می‌کند: پروردگارا! به من علم و دانش مرحمت فرما، و مرا به صالحان ملحق کن» (شعراء/۸۳).
و در این‌جا تقاضا می‌کند که فرزندان صالح به من مرحمت فرما، چراکه صالح وصفى است جامع که تمام شایستگی‌هاى یک انسان کامل در آن جمع است.خداوند نیز این دعا را مستجاب کرد، و فرزندان صالحى همچون «اسماعیل» و «اسحاق» به او مرحمت فرمود، چنان‌که در آیات بعد همین سوره می‌‏خوانیم «وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ؛ ما او را بشارت دادیم به تولد اسحاق پیامبرى از صالحان» و در مورد اسماعیل می‌گوید «وَ إِسْماعِیلَ وَ إِدْرِیسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ وَ أَدْخَلْناهُمْ فِی رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِینَ؛ و اسماعیل و ادریس و ذا الکفل را به یاد آور که همه از صابران بودند و ما آن‌ها را در رحمت خود وارد کردیم چرا که از صالحان بودند». (انبیاء- ۸۶ و ۸۵) درخواستی که در آیات  فوق از جانب حضرت ابراهیم  مطرح می‌شود خود نشان‌دهنده‌ عظمت و فضیلت وجود فرزندان صالح در زندگی انسان است  که چگونه پیامبری اولوالعزم آن‌را  از خداوند به کرات درخواست می‌کند.از طرفی استفاده آیات از لفظ بشارت برای فرزنددار شدن این پیامبران، نشان از اهمیت  این موضوع است.
فواید زندگی با فرزند صالح 
از جمله آثار مثبت و فواید زندگی با فرزند صالح  می‌توان به کمک و دستیاری والدین اشاره کرد چنان‌که در قرآن‌کریم در آیه ۶ اسراء با این مضمون که :و به مال و فرزندان نیرومند مدد می‌بخشیم» و یا در آیه ۱۳۳ شعرا با این مضمون «أَمَدَّکُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنینَ؛ با چهارپایان  و فرزندان یاری‌تان کرده است» و یا در آیه ۱۲ سوره نوح با این مضمون و به‌وسیله اموال و فرزندان یاری‌تان می‌کند» به این موضوع اشاره شده است. در این آیات خداوند متعال خطاب به گروه‌های مختلف انسانی، داشتن فرزند را به‌عنوان یک نعمت الهی و کمک و دستیار والدین معرفی کرده است.
داشتن فرزند برای والدین همانند داشتن نیروی انسانی است که می‌تواند در کارها و مسئولی‌ها پدر و مادر را کمک و یاری رساند که در آیه ۷۲ سوره نحل در این رابطه آمده است: خداوند برای شما از همسرانتان فرزندان و یاورانی قرار داد که به خدمت آنان در حوائجتان استعانت بکنید و با دست آنان مکاره و ناملایمات را از خود دور کنید».
فرزند؛ ادامه دهنده راه والدین
از فواید فرزندآوری و تکثیر اولاد درصورتی که صالح باشند و متناسب با دستورات اسلامی تربیت شوند، این است که فرزندان ادامه دهنده راه والدین، به‌ویژه پدر خواهند بود. دعای حضرت زکریا این مضمون را تأیید می‌کند که در آیه  ۳۸ آل‌عمران در این رابطه آمده است: «پروردگارا! به من از فرزندان صالح ببخش همان‌طور که مشهود است در این آیات فرزند صالحی که ادامه دهنده راه پدر و مادر باشند، آرزوی پیامبران الهی  شمرده شده است، مهمترین عوامل بازدارنده  خانواده‌ها برای فرزندآوری: یکی از مهمترین مسائلی که خانواده‌ها در مساله فرزندآوری و تکثیر اولاد بیان می‌دارند، مسئله سخت بودن تربیت فرزند است که قرآن کریم برای این مسئله راهکارهایی ارائه داده است و دستورات کاملاً عملی و حتی به‌صورت الگوی کاملاً قابل لمس برای تربیت فرزندان بیان کرده است.         
سوره لقمان؛ نمونه‌ای از رابطه صحیح پدر با فرزند
نحوه برخورد صحیح: در مبانی تعلیم و تربیت الهی برای رشد و شکوفایی شخصیت فرزندان مراقبت‌ها و وظایف خاصی لحاظ گردیده است که  از جمله می‌توان به آیات شریفه سوره لقمان اشاره کرد که نمونه‌ای از یک رابطه پدر و نحوه برخورد صحیح با فرزندان، به‌عنوان الگو ارائه شده است که چگونه یک پدر دلسوز در مقام تربیت فرزند خود و با لحنی بسیار مهربانانه به تربیت دینی او همت گماشته و چه نکات  و مضامین پرمحتوایی را برای فرزندش بیان می‌دارد.
قرآن کریم، بر دو مسئله به‌صورت همزمان تأکید دارد اول کثرت اولاد و بعد از آن تربیت صحیح آن‌ها. در واقع قرآن صرفاً تولید نسل بدون تربیت دینی را تأیید نکرده و با آن مخالف است. در کنار تولید نسل، باید تربیت نسل هم باشد که قرآن و اسلام به‌طور کامل برای تربیت نسل برنامه ارائه می‌دهد.
مشکلات اقتصادی از دیگر مواردی است که برخی از خانواده‌ها به‌خاطر آن تمایلی به بچه‌دار شدن ندارند و گفت: اعتقاد به روزی‌رسانی خدای متعال، جزو مسلمات آموزه‌های قرآنی و دینی است؛ لذا کاهش جمعیت به هر روش و توجیحی، به‌خاطر ترس فقر و مشکلات اقتصادی بر خلاف روح ایمان و فلسفه اسلام است به‌طوری‌که قرآن در این باره در آیه ۱۵۱ انعام می‌فرماید: فرزندانتان را از بیم فقر نکشید، ما شما و آن‌ها را روزی می‌دهیم».
رسول خدا صلی الله علیه و آله توصیه‌های فراوانی درباره فرزندآوری دارند که باید از آن‌ها برای جلوگیری از تحدید نسل استفاده کرد. “ازدواج کنید تا عده شما بسیار شود ؛ زیرا من در روز رستاخیز به فزونی شما امت‌های دیگر افتخار می کنم."  
از منظر اسلام، فرزندآوری نه تنها برای والدین او مایه خیر و برکت است، بلکه در سطح کلان جامعه بشری نیز بسیار ارزشمند تلقی می‌شود . پیامبر اکرم (ص ) می‌فرمایند: “چه چیزی مومن را از اینکه اهلی اختیار کند به امید آنکه خداوند فرزندی را نصیب او کند تا زمین را با لااله الا الله سنگین سازد، باز می‌دارد.”
بنابراین افزایش  فرزند‌آوری در اسلام بسیار مطلوب است و بر اساس شریعت اسلامی زیادی جمعیت صرفا ابزاری برای تامین قدرت سیاسی و اقتصادی جامعه و یا منافع مادی والدین نیست بلکه ریشه در ارزش و جایگاه آن در مکتب اسلام دارد. در ادامه بحث به فواید فرزندآوری براساس یافته‌های دانش تجربی می‌پردازیم:  
آثار و فواید فرزند آوری در دانش تجربی  
آثار و فواید جسمانی  
بر اساس تحقیقات به عمل آمده، خانواده صاحب فرزند بیش از دیگران از زندگی خود لذت می‌برد و داشتن فرزند موجب افزایش حافظه‌،  کاهش فشار خون، بهره بیشتر از نعمت تعقل، افزایش اعتماد به نفس و شادی والدین، امکان بهتر درک زیبایی‌ها، کاهش سرطان مخصوصأ سرطان سینه برای زنان و بیماری‌های قلبی، بهتر شدن عملکرد مغز و …  فرزندآوری برای زنان اهمیت بیشتری دارد و بدن آن‌ها برای تغذیه و پرورش کودکان آمادگی خاصی دارد و فرزند او را به زندگی سرگرم و امیدوار می‌سازد. 
آثار و فواید روحی – روان‌شناختی
احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن  
خانواده جایگاهی استوار برای حفظ و رشد جامعه است و از آنجایی که خداوند متعال ذات آدمی را با محبت و احساسات آفریده است؛ فرزندآوری خود زمینه‌ساز خوبی برای دوست داشتن و محبوب بودن است، چراکه  یکی از نیازهای فرزندان دوست داشته شدن توسط دیگران است و از طرف دیگر والدین تمایل به حمایت از فرزندان در زندگی دارند.
زمانی که والدین صرف تربیت فرزندان و ابراز محبت به آن‌ها می‌کنند، موجب جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی بیهوده است و همین مسئله رسوخ بیگانگان در خانواده و به تبع آن جامعه را به میزان چشم‌گیری کاهش می‌دهد.
عامل نشاط و سلامت روانی والدین  
جامعه آن‌هنگام نشاط دارد که خانواده‌ها در نشاط و آرامش به سر ببرند؛ نشاط در خانواده نیز مولفه‌هایی دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. از جمله عوامل زیاد شدن نشاط در زندگی مشترک، فرزندآوری است؛ حضرت رسول اکرم(ص) در تعبیری زیبا می‌فرماید: “فرزند صالح گلی از گل‌های بهشت است."  همان‌طور که گل‌های بهشتی باعث سرور و شادی اهل بهشت می‌شوند ، فرزند صالح نیز این مسئله را در بر دارد.
بنا به نظر راسل تود “فرزند موجب نشاط و شادمانی والدین می‌شود و گذراندن وقت با کودک و بازی با او یکی از بهترین لحظات زندگی والدین به شمار می‌آید.” منتقدان و کارشناسان غربی نیز به این مسئله باور دارند که باید به مسئله فرزندآوری و تربیت آنان اهمیت داد چراکه اگر رشد جمعیت به میزان لازم نرسد، همه خودشان تولیدکننده و مصرف‌کننده و مداوم مشغول به کار هستند و خستگی روح و جسم آن‌ها موجب دل‌مردگی و سرد شدن نسبت به زندگی‌شان می‌شود؛ که این امر جامعه را نیز درگیر کرده و در نتیجه به مرگ تدریجی یک ملت منجر می‌رسد.
از امام صادق(ع) سوال کردند: شیرین‌ترین چیز برای انسان چیست؟ و ایشان فرمودند: “داشتن فرزند جوان"؛ سپس پرسیدند: بدترین حالت برای انسان چیست؟ و ایشان در پاسخ فرمودند: “از دست دادن فرزند"؛ از آن‌جایی که همیشه در روایات و احادیث امامان اسرار نهفته‌ای وجود دارد؛ قطعأ این فرمایش امام صادق(ع) نیز با وجود سادگی در بیان، از نکات مهمی برخوردار است؛ که می‌توان چنین برداشت کرد که فرزند روح زندگی است که با آمدنش زندگی شیرین می‌شود و در نبودنش زندگی به پوچی می‌گراید.
رشد شخصیت
از آن‌جایی که یکی از اهداف آفرینش رشد انسان‌ها و رسیدن به کمال است، نمی‌توان از نقش تربیت فرزندان در این زمینه غافل شد، چراکه تربیت فرزندان رشدی عملی است که توسط پدر و مادر صورت می‌گیرد و همین مسئله موجب تفکر و تعقل آن‌ها برای رشد و زندگی فرزندان‌شان می‌شود که در نتیجه منجر به رشد و تعالی خودشان در این مسیر خواهد شد. نتیجه مطالعات شخصیتی والدین، توسط دانشمندانی هم‌چون “هن"، “میلیسپ” و “هارتکا” می‌گوید که معمولا تغییرات اساسی شخصیتی والدین زمان اشتغال و ایفای نقش والدینی اتفاق می‌افتد.  
شکل‌گیری شخصیت افراد در چند دوره از زندگی‌شان اتفاق می‌افتد، دوره کودکی که هنوز والدین‌شان را سرلوحه اعمال‌شان قرار می‌دهند؛ دوره نوجوانی که از طریق اطرافیان و با بهره‌گیری از اجتماع رفتارشان را متناسب می‌کنند و دوره دیگر اینکه خودشان پا به عرصه عمل می‌گذارند و برای تکمیل ظرفیت‌های درونی فرزندان‌شان را تربیت می‌کنند که در نهایت در دوره پیری از دستاورد خود که همان فرزندان هستند برای زندگی بهتر کمک می‌گیرند.
حس مفید بودن و ارزش‌مندی  
افراد نیازمند شکوفایی هستند تا به خودباوری برسند. از آن‌جایی که خداوند متعال قابلیت فرزندآوری را به مردان و زنان داده است؛ اگر آن‌ها به هر دلیلی از این قابلیت بهره‌مند نشوند، در خود به نوعی احساس سرخوردگی کرده و به آرامشی که باید نمی‌رسند. مگر اینکه باوری به این مسائل نداشته و تفکراتی هم‌چون فمنیست‌ها و مارکسیست‌و سکولار داشته باشند. اما در هر حال این خاصیتی است که خداوند مهربان به همه بندگانش عنایت کرده است.
امام سجاد(ع) می‌فرمایند: “باید بدانی که او (فرزند) از تو و ثمره وجود توست.” با توجه به تجربه اکثر مردم داشتن ثمره نیکو عامل دل‌گرمی و احساس شادکامی و نشاط می‌شود، بنابراین باید کسی را داشته باشی تا از ثمره وجودت به آن ببخشی و به آن افتخار کنی… و این همان حس مفید بودن است.
امید به آینده   
با ورود فرزند به کانون گرم خانواده، زندگی سرشار از موفقیت خواهد بود، چراکه شکوفایی و رشد فرزندان برای والدین بسیار زیباست و نتیجه زحماتی است که آن‌ها با دل و جان متحمل شده‌اند و موجب می‌شود بذر خوشبختی و امید در دل والدین جوانه بزند که در آینده تنها نیستند.
امام سجاد(ع) در حق فرزند چنین دعا می‌کنند که “بار خدایا! بازوی مرا به وسیله ایشان استوار گردان و کمر مرا به آنان راست نما و عدد و شماره مرا به آنان بیفزا و مجلس مرا به ایشان بیارا و یاد مرا به آن‌ها زنده بدار و به وسیله اینان برابر حاجت و خواسته‌ام یاری فرما."  
با توجه به همه مطالبی که ذکر شد و هم‌چنین موج نسل‌کشی شیعیان توسط مستکبران، باید در نظر داشت که مسئولانی که سکان یک ملت را در دست می‌گیرند، باید شرایط و زمینه را برای این مسئله مهم که مورد تاکید اسلام، رهبر معظم انقلاب و مراجع عظام است، فراهم کنند، چراکه باروری و پیشرفت یک کشور توسط افراد آن صورت می‌گیرد که نباید از کنار این مسئله به آسانی عبور کرد.

منبع :
1-باشگاه خبرنگاران
2-معصومه زندی زاده

بررسی اقتصاد خانواده؛با الگوپذیری از سیره عملی حضرت زهرا(س)

بررسی اقتصاد خانواده؛با الگوپذیری از سیره عملی حضرت زهرا(س)

نقش زن در سامان دهی اقتصاد خانواده
اقتصاد خانواده به معنای چگونگی سامان دهی و مدیریت منابع خانه است. خانواده سازمانی است که تولید و توزیع کالاهای مورد نیاز را فراهم می سازد و زن بدون مناقشه به عنوان یکی از دو رکن اساسی خانواده در این سازماندهی و مدیریت، نقش اساسی را ایفا می کند. جایگاه مادری و همسری عمده ی منابع مصرف را به زن می سپارد و انتظار می رود که او بتواند با سازماندهی و مدیریت صحیح بین درآمد و مصرف، توازن برقرار کند و با برنامه ریزی و اجرای صحیح در رشد و توسعه ی اقتصاد خانواده نقش مؤثر ایفا نماید. از آن جا که جدول بازدهی اقتصاد خانواده در تنظیم نمودار رشد و توسعه اقتصادی جامعه و برنامه های کلان بخش های مختلف دولتی و خصوصی تأثیر به سزا دارد، می توان گفت که زنان در واقع نقش کلیدی در استفاده ی بهینه از منابع را دارند. منابع در این جا شامل: زمان، پول یا درآمدهای دیگر می باشد.
دسترسی به منابع سخت، و از دست دادن آن ها آسان است؛ از این رو باید مدیر خانواده با سازماندهی و مدیریت صحیح و سالم بتواند بهترین انتخاب ها و گزینش ها را داشته باشد.
خانواده غیر از منابع مادی منابع دیگری نیز در اختیار دارد که قابل تبدیل به پول نیست و در بیشتر موارد تجدیدپذیر هم نمی باشد. از جمله ی این منابع؛ عشق، انسجام خانواده، خاطرات خوش و … است، و چون این منابع برای اعضای خانواده رضایت خاطر ایجاد می کند، باید نقش اساسی آن ها و جایگاه خاص هر کدام مورد توجه قرار گیرد تا افراد بتوانند با بالاترین سطح مطلوب از آن ها بهترین استفاده را بنمایند؛ از این رو باید گفت: انتخاب، قلب اقتصاد خانواده است.
نقش الگوهای دینی در هدایت زندگی بشر به سوی فلاح و رستگاری دنیا و آخرت زنده و پویا است. حضرت زهرا(س) همان گونه که در تمام شؤون، الگویی حسنه است، در این مورد نیز بهترین نقش را در مدیریت و سازماندهی اقتصاد خانواده ایفا می نماید. در سیره ی عملی حضرت زهرا(س) نقش منابع غیر مادی در اقتصاد اسلامی مهم تر از منابع اقتصادی است که آن حضرت بهترین شکل معقول و منطقی را جهت استفاده از آن ها به کار گرفت. از آن جمله؛ شکرگزاری، دعا و کمک گرفتن از ذکر خداوند برای رفع نیازمندی های مادی خانواده و … بیشترین رضایت خاطر را برای اعضا ایجاد می کند. آنچنان که در ماجرای اطعام مسکین و یتیم و اسیر اعضای خانواده شامل: همسر، فرزندان و حتی خادم منزل با رضایت و خشنودی کامل، حضرت زهرا(س) را همیاری نمودند.
امروز عوامل تأثیرگذار بر رضایت مندی یا تابع مطلوبیت خانواده در ادبیات اقتصادی شامل: عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی است که باعث افزایش مطلوبیت خانواده ها می شود.
وظایف اقتصادی زن در اجتماع
همان گونه که خانواده به عنوان واحد کوچکی از اجتماع در پیشرفت و توسعه فرهنگی جامعه نقش اول را دارد، در توسعه و رشد اقتصادی جامعه نیز نقش اساسی را ایفا می کند و میزان، چگونگی و نوع حضور او در عملکرد و چرخه های اقتصاد کشور تأثیرگذار است.
یکی از اساسی ترین اهداف تشکیل خانواده، بقای نسل و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه است. توسعه و رشد اقتصادی در گرو نیروی کار فعال و تحصیل کرده است؛ بنابراین یکی از عوامل مؤثر در توسعه اقتصادی نیروی انسانی یا سرمایه های انسانی است.
خانواده به عنوان اولین پایگاه تربیت و پرورش منابع انسانی است؛ از این رو جامعه باید با تقویت نهاد خانواده زمینه توسعه اقتصادی را مهیا سازد. امروزه تئوری سرمایه ی انسانی در مقابل سرمایه ی فیزیکی مورد توجه اقتصاددانان و جامعه شناسان دنیا است.
در این تئوری سرمایه های انسانی با ارزش تر از دارایی ها و منابع طبیعی و ذخایر زیرزمینی به شمار می آیند و هرچه بر روی انسان ها سرمایه گذاری شود، رشد و توسعه جامعه افزون خواهد شد.
از این رو؛ پیشرفت علم و دانش،‌ نگرش و مهارت افراد، ظرفیت تولیدیِ جامعه را ارتقا می بخشد و در نتیجه رشد و توسعه ی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تسهیل و تسریع می گردد. این نظریه می تواند در دو سطح خرد و کلان آثار مطلوب خود را نشان دهد. در مقطع خرد، بازدهی خصوصی را افزایش می دهد و در سطح کلان رشد و توسعه ی جامعه را به همراه دارد، و چون پرورش منابع انسانی از کانون خانواده آغاز می شود، و مادران نقش اساسی را در زمینه تربیت و پرورش فرزندان ایفا می کنند، اثرگذاری قابل توجه آنان آشکار است و این نقش، ویژه ی زنان است.
زنان به عنوان عامل پرورش و رشد نیروی کار، در جریان بهره وری و تولید ناخالص ملی سهم دارند، که با سرمایه گذاری در اطلاعات، دانش ها، نگرش ها و مهارت های زنان این ارزش افزوده خواهد شد؛ بنابراین تلاش حاکمان و نظارت و توجه ملّی به این امر بازخورد مستقیم در پیشرفت کشور را دارد؛ زیرا هرگاه منابع انسانی در محیطی سالم و با انگیزه و احساسات و عاطفه و خیرخواهی و … پرورش یابد و با عزت نفس و مناعت زندگی را بگذراند، نیروی قوی تری در چرخش امور اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت. زنان با فراهم کردن و آماده ساختن محیطی با نشاط و صمیمی برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد جامعه می گذارند.
سیره ی عملی حضرت زهرا(س) جهت گیری صحیح و نتایج ارزشمندی را نشان می دهد.
حضرت زهرا(س) کار خانه را تا جایی که برای افراد خانواده و حتی فرزندان شیرخوار، مطلوبیت و رضایت خاطر ایجاد می کرد، برنامه ریزی می فرمود. بلال می گوید: روزی حضرت زهرا(س) را دیدم که مشغول آرد کردن گندم بود در این هنگام فرزندش حسین گریه و بی تابی می کرد. خدمتشان عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.([1])
این بهترین الگو برای ایفای نقش مادر و توجه به نیاز عاطفی فرزند و انتخاب صحیح در تخصیص و بهینه سازی اقتصادی است؛ چرا که با این کار حضرت زهرا(س) توجه به رضایت خاطر و مطلوبیت فرزند شیرخوارش را بر ادامه کار منزل ترجیح داد که نتیجه ی این تلاش ها، پرورش منابع و سرمایه های انسانی است؛ آن گونه که همین فرزندان در جهت برقراری عدل و داد و عدالت اجتماعی و اقتصادی و … از تربیت و تعلیم کامل بهره مند شدند و جامعه را نیز رهبری نمودند.
در پرورش منابع نیروی انسانی باید به بعد معنوی و ارزش های اخلاقی و دینی توجه ویژه شود؛ تا این نیروها همراه با پیشرفت و رشد و تعالی در بعد مادی و اقتصادی بتوانند از رشد اخلاقی و ارزشی نیز برخوردار گردند و توسعه اقتصادی در جهت برقراری و تحکیم عدالت اجتماعی که از جمله برنامه های دین است پیش رود؛ وگرنه منافع توسعه ی اقتصادی برای قشر خاصی از جامعه سودبخش خواهد بود و اقشار مستضعف جامعه را در بر نخواهد گرفت.
نتیجه گیری؛
خانواده تنها منبع عرضه کننده نیروی کار جامعه می باشد. همچنین خانواده ها می توانند بخش مهمی از سرمایه فیزیکی اقتصاد جامعه را از راه سپرده گذاری، خرید اوراق مشارکت، اوراق سهام و … فراهم کنند و سرمایه خود را در راه تولید و کسب و کار قرار دهند. از سوی دیگر چون خانواده مصرف کننده ی کالاها و خدمات تولید شده در جامعه است؛ روش استفاده ی صحیح از کالاها و خدمات، میزان بهره وری را بالا می برد و از هدر دادن امکانات و دستاوردها جلوگیری می کند. چنان که اگر فرهنگ قناعت و صرفه جویی از سوی خانواده ها رعایت شود؛ به سطح جامعه نیز کشیده شده و نیروی انسانی در سطوح مختلف اداری، صنعتی، کشاورزی و … به سوی حیف و میل بیت المال و سرمایه های ملی و یا دست اندازی به اموال دیگران حرکت نخواهد کرد و این مسأله نتایج بسیار با خیر و برکتی به همراه دارد. به عبارت دیگر رشد و توسعه ی کشور در قالب فرهنگ سازی خانواده ها آن هم از جانب رکن تربیتی آن؛‌یعنی زن امکان پذیر است.
نقش زن در اقتصاد
مدیریت بودجه ی خانوار؛ مدیریت دارایی های خانواده با توجه به ترجیحات فرد و خانواده تعیین می شود. شاید شیوه ی تهیه ی غذاها، استفاده ی بهینه از امکانات و وسایل منزل و پوشاک و وسایل شخصی هر فرد، نظافت و نگه داری و حتی قرار دادن وسایل، مراقبت از فرزندان و تأمین سلامت آنان، در مجموعه ی سرمایه های هر خانوار ناچیز و نادیده به حساب آید، و فقط سهام اوراق مشارکت، پول و … به عنوان سرمایه در نظر گرفته شود، امّا باید به این نکته توجه داشت که تولید مواد غذایی، البسه و دیگر مایحتاج و نیز جمع آوری و نگه داری وسایل شخصی و جمعی خانواده ها که نیاز به یک برنامه ی صحیح دارد به دست مدیر شایسته ی خانه، با کم ترین هزینه، بالاترین مطلوبیت را در پی خواهد داشت. مدیر خوب خانواده باید بتواند در مواقع کمبود یا حذف بعضی امکانات، جایگزین مناسبی را انتخاب نماید، بدون آن که تغییری در مطلوبیت ایجاد شود. مثلاً اگر برنج گران یا کم می شود، سیب زمینی یا نان را جایگزین نماید، تا ضمن برقراری تعادل بین درآمد و هزینه ها منبع تغذیه ی افراد خانواده تأمین گردد، البته رضایت خاطر یا مطلوبیت اعضای خانواده نیز مهم است.([2])
عوامل مؤثر در موفقیت برنامه ریزی و مدیریت بودجه ی خانوار:
1. بهره وری مطلوب از زمان؛ عمر آدمی محدود و تجدیدناپذیر است؛ از این رو بهره وری صحیح از زمان بهترین برنامه ریزی در طول زندگی است. همان گونه که تحصیل علم و دانش در همه ی عمر پسندیده است، امّا اگر در زمان مناسب و به موقع نباشد، نتایج مطلوب گرفته نمی شود، خسارت های اقتصادی نیز گاهی جبران ناپذیر می باشد.
2. تقسیم کار؛ یکی دیگر از عوامل مؤثر در موفقیت برنامه ریزی، تقسیم کار است.
شاید اداره ی خانه، ساده و بدون پیچیدگی به نظر آید، امّا به کار بستن ظرافت های خاص و برنامه ریزی و اجرای صحیح توسط مدیر با کفایت سکون و آرامش را در کانون خانواده برقرار می سازد. تقسیم کار بین افراد خانواده می تواند بازدهی را بالا ببرد و از سنگینی و فشار کار بر یک نفر بکاهد. با تقسیم کار نیازی به صرف بخشی از بودجه ی خانواده برای اجیر کردن کارگر و مستخدم نخواهد بود. کارهای منزل بنا بر توان و مسؤولیت و نقشی که هر یک از افراد خانواده دارند، باید تقسیم شود. عدم تعادل در تقسیم کار منجر به ضعف جسمی و روحی و روانی یکی از دو رکن خانه؛ یعنی زن و مرد یا دیگر اعضای خانواده می شود.
تقسیم کار باید براساس برتری های نسبی باشد؛ یعنی به هر کس کاری را که می تواند بهتر انجام دهد، واگذار شود تا بازدهی نیز مطلوب گردد؛ چرا که کارِ خانه نیز جزء اساسی سیستم اقتصادی و اجتماعی است.
حضرت زهرا(س) از این نظر نیز اسوه ی حسنه است. آن حضرت بهترین تقسیم کار را در منزل تنظیم می فرماید.
پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز کارها را با توجه به توان و شرایط روحی، روانی و جسمی زن و مرد بین حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) تقسیم فرمود. کارهایی که با نقش مادری و همسری ارتباط نزدیک دارد و در منزل انجام می شود بر عهده ی حضرت زهرا(س) و کارهای بیرون از منزل به امام علی(ع) سپرده شد.
البته این تقسیم کار منحصر به هر کدام نبود؛ بر همین اساس در سیره عملی حضرت علی(ع) می خوانیم که هشام می گوید: امام صادق(ع) فرمود: امیرالمؤمنین در کارِ خانه با حضرت زهرا(س) همکاری می کرد. هیزم جمع می نمود، آب می کشید، جارو می کرد و حضرت زهرا(س) گندم آسیاب می کرد و نان می پخت.([3])
حضرت زهرا(س) با آن همه مقام و منزلت، کار خانه را خود انجام می داد و حتی کارها را با خادم خود تقسیم کرده بود. یک روز ایشان کارهای منزل را انجام می داد و روز دیگر فضه.([4])
یادآور می شود که تقسیم کار به این معنا نیست که فعالیت زن منحصر در کار خانه است، بلکه زن می تواند با توجه به مدیریت و سازماندهی صحیح در امور خانواده و با محاسبه ی مطلوبیت حاصل از اشتغال همچون؛ خستگی ناشی از کار در منزل و بیرون از منزل، مخارج و … علاوه بر بالا بردن سطح فعالیت های اجتماع در زمینه های مختلف به بودجه ی خانوار نیز کمک نماید.
نتیجه آن که نقش زن در اقتصاد خانواده همواره براساس مطلوبیت خانوار و ترجیحات فرهنگی و اجتماعی و صرف وقت در محیط خانه برای تأمین نیازمندی های خانوار یا صرف همان زمان در محیط خارج از خانه، یا حتی کارهای اقتصادی داخل منزل، باید مورد توجه مدیران بالای جامعه قرار گیرد؛ بدیهی است غفلت از این امر یا پرداختن به نقش های فرعی و حاشیه ای زن، ضربه های جبران ناپذیری بر شخصیت او و نیز کاهش بهره گیری اجتماعی از توان خدادادی این موجود نقش آفرین خواهد شد.
حداکثر سازی رفاه و مطلوبیت خانواده
پیداست که درآمد خانواده تنها می تواند درصدی از نیازهای افراد خانواده را تأمین کند؛ از این رو باید از میان خواسته ها بهترین و لازم ترین انتخاب به عمل آید. نیاز به انتخاب در تمام طول زندگی وجود دارد. و همان گونه که اشاره شد؛ انتخاب قلب اقتصاد خانواده است.
انتخاب کالاهای مختلف بستگی به درآمد خانواده و تشخیص آن ها دارد. هرچه درآمد محدود باشد، ترجیحات نیز محدود می گردد و در نتیجه باید انتخاب ها درست و بهینه باشد تا بیشترین رضایت خاطر و مطلوبیت را برای افراد خانواده به بار آورد.
برای رسیدن به این سطح، همکاری پدر و مادر لازم و ضروری است، ولی نقش مادر با توجه به مسؤولیت مادری و همسری از پدر مهم تر است. بریز و بپاش ها و مخارج فرعی و غیر ضرور یا گاهی زیان آور، نه تنها سطح بهره وری اعضای خانواده را کاهش می دهد، بلکه به صورت فرهنگ و عادت نامطلوب به نسل های آینده منتقل می گردد. مادر می تواند با مهیا کردن شرایط صحیح برای افراد خانواده به حداکثر سازی رفاه و مطلوبیت افراد خانواده بپردازد تا تمامی افراد خانواده با عزت نفس، تندرستی روح و جسم و تعلیم و تربیت و آموزش صحیح سرمایه ی انسانی خود را در جهت اعتلا و رضای خدا به کار گیرند. و در آینده نیز افراد مفیدی برای جامعه باشند.
در جامعه اسلامی حداکثر سازی رفاه و مطلوبیت خانواده فقط از طریق تأمین نیازهای مادی به دست نمی آید، بلکه نقش خانوار، در ارتباط با تولید و اقتصاد جامعه آن گاه بیشتر روشن می شود که بدانیم: نیروهای خلاّق و مبتکر و مدیران کارآفرین و مغزهای دگرگون کننده مسیر جامعه همه و همه از کانون خانواده بر می خیزند و همان گونه که کیفیت مواد اولیه به کیفیت و عیار بالای معدنی که در دل طبیعت است، بستگی دارد؛ ظهور انسان های کارآفرین و درجه اهمیت آن ها به کیفیت پرورش خانواده بستگی دارد. تمام کسانی که تا کنون تمدن انسانی را متحول ساخته اند، حاصل مدیریت مطلوب کانون قدرتمند، سالم، عاطفی و کارآمد خانواده هستند؛ از این رو نقش عوامل غیر اقتصادی همچون عشق، محبت، راستی، امانت، ایثار و گذشت و … در پرورش نیروی انسانی مؤثرند.
به عنوان نمونه کاربردی، پرورش و تربیت فرزندان راست گو باعث افزایش کیفیت نیروی کار می شود؛ زیرا راست گویی و درست کاری در فرآیند تولید و بازرگانی، موجب کسب درآمد بیشتر و جلب نظر مشتریان می گردد. پرهیز از دروغ و حیله و نیرنگ، اعتماد مردم را به تولید کننده و عرضه کننده بالا می برد و این امر موجب افزایش رونق اقتصادی جامعه و نیز گرمی بازار کار و اشتغال می گردد.
می توان از نمونه های کاربردی دیگر به ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان اشاره نمود. این امر موجب می شود تا آن ها با تکیه بر اندیشه ی خلاّق خود، انسان هایی کارآفرین شده و با جدیّت و امید به نتایج درخشان تحقیق، همواره به دنبال کشف راه های جدید برای ارایه کالاها و خدمات با هزینه کمتر، امّا کیفیت بالاتر باشند، همچنان که در دهه ی اخیر برخی از کشورها با رشد افزوده رو به رو بوده اند.
در سیره عملی حضرت زهرا(س) توجه به شخصیت بخشی فرزندان و ایجاد اعتماد به نفس در آن ها کاملاً مشهود است. از جمله ابزارهایی که روح اعتماد به نفس و مشکل ستیزی را در کودک زنده نگه می دارد، مسابقه و رقابت های سازنده است. روبه رو ساختن کودکان با مشکلات و فراهم نمودن امکان رقابت برای آن ها موجب بالا رفتن حس اعتماد می گردد. این مسأله به قدری ارزشمند و سرنوشت ساز است که اولیای کودک باید برای آن برنامه ریزی کنند.
حضرت زهرا(س) برای ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان خود آن ها را وادار و تشویق به مسابقه و ورزش می کرد.([5])
از جمله نمونه ه ی دیگر؛ روحیه شادابی و نشاط و محبت در بین افراد خانواده است. افراد خمود و پژمرده از کارآیی لازم و مفید در امور اقتصادی و غیر اقتصادی برخوردار نمی باشند. افزایش کارآیی، موجب کاهش هزینه های تولید و در نتیجه سود افزوده و بهره وری اقتصادی بیشتر می شود.
از منظر اسلام، نفع شخصی و مطلوبیت فرد به تنهایی مطرح نیست، بلکه سهم هر یک از افراد جامعه در ضرر و منفعت کل جامعه اثر گذار است. ایثار، پشتکار، گذشت، درستی و راستی و دیگر فضایل و ارزش های فردی شاکله ی اجتماع را سالم و پر ثمر می سازد.
نتایج عملی این شیوه ی رفتاری در سیره ی حضرت زهرا(س) آشکار است.
توجه به آثار بخشش اطعام به مسکین و یتیم و اسیر در ماجرای نذر حضرت زهرا(س) جهت استشفای حسنین: راهنمای خوبی برای جامعه ی اسلامی است. امام علی(ع) و فرزندان و فضه ی خادمه نیز به این نذر عمل کردند. امام علی(ع) سه صاع جو برای آن سه شب تهیه کرد. حضرت زهرا(س) روز اول یک صاع آرد نمود و نان تهیه کرد. غروب آن روز مسکینی به در خانه آمد و تقاضای طعام کرد. شب دوم و سوّم نیز یتیم و اسیر تقاضای غذا کردند و در این سه شب متوالی، روزه داران درگاه الهی با آب افطار کردند و قوت افطار را در راه خدا به نیازمندان بخشیدند. روز چهارم امام علی(ع) به اتفاق نور چشمان امام حسن و امام حسین8 خدمت پیامبر(ص) رسیدند. پیامبر از دیدن حال ضعف آن ها گریست و جبرئیل آیات ذیل را در شأن حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) و امام حسن و امام حسین8 نازل کرد.([6])
(ویُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتیماً وأَسیر إنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلاَ شُکُور)([7])؛ و به [پاس] دوستیِ [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می دادند. ما برای خشنودی خداست که به شما می خورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم.
یکی از زیبایی های ایثار؛ ترجیح مطلوبیت دیگری بر مطلوبیت خویش است و این گونه رفتار نزد خدای متعال محبوب است و رضایت پروردگار را در پی دارد. قرآن می فرماید: آن ها به خاطر رضایت خداوند اطعام نمودند، بی آن که انتظار اجر و پاداش داشته باشند. نیز آن حضرت در شب عروسی لباس خود را به دختری فقیر بخشید و خود با لباس کهنه به خانه داماد رفت و به آیه ی: (لَنْ تَنَالُوا الْبِرِّ حَتَّی تُنفقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ…).([8]) عمل نمود.([9])
مدیریت و نقش تغذیه
مدیر لایق و قوی برای تغذیه سالم و کافی نیز برنامه ریزی می نماید. توجه به بهداشت و سلامتی روحی، روانی و جسمی افراد خانواده، افرادی سالم و نیرومند را به جامعه تحویل می دهد.
روش تربیتی و اخلاقی حضرت زهرا(س) بهترین شیوه و تجربه برای ساختن نسلی پاک و سعادت مند است.
لقمه ی پاک و حلال و نیز تأمین مواد غذایی لازم، سلامت روحی و جسمی فرزند را در پی دارد. آرامش و آسایش افراد خانواده به دنبال در اختیار داشتن امکانات فراوان نیست، بلکه برعکس هرچه امکانات و لوازم زندگی بیشتر باشد عمر انسان برای استفاده از آن ها بیشتر صرف می گردد؛ در نتیجه دلواپسی و نگرانی ها رو به افزایش است و دغدغه ی رسیدگی و نگه داری وسایل بر اضطراب و استرس روزانه ی افراد نیز می افزاید؛ بنابراین با زندگی ساده و دور از تجملات، آسایش و آرامش بیش تر فراهم می گردد و انسان بهتر می تواند به رشد و پیشرفت معنوی و روحی بپردازد. با ماشینی تر شدن زندگی نه تنها از مشکلات زندگی کاسته نشده، بلکه شلوغی و پرکاری، استراحت و آسایش خاطر را به مخاطره می اندازد. بارها در تاریخ خوانده ایم که حضرت زهرا(س) فرزندان را به قیمت گرسنگی خود سیر می کرد. و این نکته توجه خاص حضرت به تغذیه فرزندان را نشان می دهد.
زندگی ساده، خانه ی گلی و … حضرت زهرا(س) محل رشد و کمال والاترین بندگان خدا بود.
تحرک و بازی
توجه به تحرک و بازی کودکان در شیوه ی تربیتی حضرت زهرا(س) جایگاه خاصی دارد. تا آن جا که فعالیت و تکاپو برای سلامتی و رشد مناسب کودک ضروری است، حتی برای تشویق کودکان به تحرک و بازی، بزرگ ترها نیز باید تن به بازی و جست و خیز بدهند.([10]) همچنان که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: من کان عندَه صبیُّ فلیتصابَ له([11])؛ در خانه ای که بچه ای باشد تو باید برای او بچه شوی [با او مثل خودش که بچه است بازی کنی و هم بازی او باشی].
هم بازی شدن رسول خدا(ص) با فرزندان حضرت زهرا(س) بیان گر این نکته است که بازی و تحرک کودک یکی از لوازم تربیت صحیح محسوب می شود.([12]) توجه کافی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) در خانه به بازی کودکان موجب شادابی و نشاط روز افزون آن ها می شد. بی شک بالا رفتن کیفیت بهره وری و کارآیی نیروی انسانی، در توسعه و رشد جامعه تأثیر شایان توجه دارد.
بهداشت و درمان
حفظ تندرستی و سلامتی افراد خانواده از مهم ترین وظایف خانواده است و باید بخشی از درآمد خانواده به این مهم اختصاص یابد. مصرف بخشی از درآمد برای بهداشت می تواند جلوگیر بسیاری از هزینه های درمان بیماری ها باشد. واکسیناسیون اعضای خانواده در برابر بیماری، استفاده از وسایل بهداشتی و … در سلامت خانواده مؤثر است. توجه و مراقبت مادر و برنامه ریزی و عمل نمودن به موقع مهم ترین اقدام به شمار می آید.([13])
آثار رفتار اقتصادی زنان بر مصرف کل جامعه
بی شک رفتارهای مصرفی بر حجم مصرف کل در جامعه تأثیرگذار است. از دید اقتصادی هرچه میل نهایی افراد جامعه به مصرف، بیشتر باشد؛ فرآیند ضریب فزاینده و روابط بین متغیرهای کلان اقتصادی مصرف کل بیشتر خواهد شد. با ایجاد تقاضای مؤثر برای کالاها و خدمات، تولید کل فزونی یافته و در نتیجه درآمد ملی افزایش می یابد. از نظر اسلام مصرف باید در چارچوب صحیح و متعادل و دور از اسراف و تبذیر صورت پذیرد. همان گونه که اسلام تأکید و سفارش به اسراف نکردن و مصرف صحیح و به اندازه دارد؛ بر انفاق نیز تأکید می نماید. با انفاق؛ روح هم بستگی و کمک به دیگران تقویت می شود. زن می تواند با پرهیز از اسراف و تبذیر جلوی اتلاف و هدر رفتن امکانات، لوازم، مواد غذایی، پوشاک و … بگیرد و جامعه را به سوی مصرف صحیح راهنما باشد.
کالاهای مصرفی هر خانواده را می توان به دو گروه تقسیم کرد:
1. کالاهای مصرفی با دوام؛ همچون مواد غذایی که باید براساس برنامه استفاده شود. مادر خانواده باید مواد ضروری چهارگانه (پروتئین، چربی، قند، ویتامین) را در برنامه غذایی افراد خانواده بگنجاند؛ بدین منظور آشنایی به اصول علم تغذیه و آگاهی از قیمت مواد غذایی مختلف و توجه به بودجه خانواده از عناصر اصلی تهیه ی مواد غذایی مناسب می باشد. مادر می تواند در صورت محدودیت درآمد با جای گزینی مواد غذایی ارزان تر (با خواص مشابه) نیازهای تغذیه ای خانواده را تأمین کند. مادر خانواده باید در این جای گزینی توجه به ذائقه و ترجیحات خانواده داشته باشد. غذا باید به اندازه نیاز خانواده تهیه شود. پرخوری در اسلام مذموم است و موجب بیماری و افزایش هزینه ی خانواده می شود که در صورت محدودیت درآمد، باعث فشار و تحدید بر دیگر بخش های تقسیم درآمد می گردد. و حال آن که اگر خانواده ها بخشی از هزینه ی مواد غذایی را صرف خریداری کتاب و محصولات فرهنگی بنمایند از مشکلات و ضعف فرهنگی جامعه کاسته خواهد شد.
ب. کالاهای با دوام؛ مانند مسکن که باید به هنگام خرید آن توجه به امکانات، محلّه و … نمود و از نظر قیمت متناسب با درآمد و انتظار باشد تا میزان مطلوبیت و رفاه خانواده بالا رود.([14])
آثار رفتار اقتصادی زنان بر پس انداز کل جامعه
در بینش اسلام سرمایه گذاری در راه فعالیت های تولیدی ممدوح است. پیامبر اعظم(ص) فرمود: اگر مسلمانی اقدام به کشت درخت و زراعت نماید که پرنده یا انسانی از آن استفاده کند؛ این کار برای او عمل خیر به حساب خواهد آمد و بهترین سرمایه، سرمایه اخروی است.([15])
تقسیم و بخشش درآمد فدک از سوی حضرت زهرا(س) به مستمندان و تلاش برای احقاق حق و باز پس گیری آن از غاصبان به عنوان بهترین سرمایه برای جامعه مسلمین و رفع محرومیت و پیشرفت اقتصادی به شمار می آید؛ چرا که آن حضرت در پی جلب و کسب منافع شخصی و خانوادگی خویش نبود، بلکه از سرمایه ی آن در جهت سازندگی و توسعه و پیشرفت اقتصادی جامعه اسلامی استفاده می نمود.
خلاصه ی کلام:
1. مادران می توانند در اقتصاد خانه و در سطح اقتصاد کلان جامعه نقش اساسی و محوری داشته باشند.
2. زنان جامعه امروز ما، با الگو گرفتن از فاطمه زهرا(س) نقش کارآمدی در رشد و بالندگی سرمایه های انسانی دارند.
3. زن می تواند با سازماندهی و مدیریت صحیح بین درآمد و مصرف توازن برقرار سازد.
4. زنان به عنوان عامل نیروی کیفی کار، در جریان بهره وری و تولید ناخالص ملی ایفای نقش می نمایند.
5 . مهیا ساختن کانونی گرم برای اعضای خانواده و ایجاد محیطی سرشار از محبت، دوستی، تفاهم و … در افزایش بهره وری عوامل تولید تأثیرگذار است.
6 . زنان با تأسی به سیره ی عملی حضرت زهرا(س) نقش مؤثر و کلیدی در سلامت جامعه و پرورش نیروهای فعال و مولد، در رشد و توسعه اقتصادی جامعه سهم عمده ای دارند.

پی نوشت:
[1]. ذخائر العقبی، ص 51 .
[2] . اقتصاد خانواده، ص 28 .
[3] . بحارالانوار، ج 43، ص 151.
[4] . احقاق الحق، ج 10، ص 277.
[5] . ر.ک؛ نهج الحیة، ص 45.
[6] . تفسیر مجمع البیان، ج 5 ، ص 402.
[7]. الدّهر (76) : 8 و 9.
[8] . آل عمران (3) : 92.
[9]. کریمی جهرمی، سیره و سخن فاطمه(س)، و ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعة، ص 104.
[10]. جلوه های رفتاری حضرت زهرا(س)، ص 37.
[11]. وسایل الشیعة، ج 15، ص 22.
[12]. ابراهیم امینی، فاطمه بانوی نمونه اسلام.
[13]. اقتصاد خانواده، ص 124
[14]. اقتصاد خانواده، ص 104.
[15]. اسلام و توسعه اقتصادی، ص 205.
پدیدآورنده: زیبا فروزش

سیره سیاسی حضرت زهرا (س)

سیره سیاسی حضرت زهرا (س)

سیره سیاسی
از دیدگاه آموزه‌های اسلامی، انسان نسبت به‌سرنوشت فردی و اجتماعی خویش مسؤول است و نمی‌تواند در رابطه با حوادث، جریانات و واقعیت‌های پیرامون خویش بی‌تفاوت باشد. یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که تأثیری عمده بر سرنوشت بشریت دارد؛ رهبری و مدیریت سیاسی جامعه است که برخورد مسؤولانه تمامی افراد جامعه را در قبال خود طلب می‌نماید و در این رابطه جنسیت مطرح نیست. و از این زاویه است که فاطمه  (سلام الله علیها)  دختر پیامبر گرامی اسلام  (صلی الله علیه وآله)  سزاوارترین افراد برای مشارکت سیاسی و حضور در صحنه سیاست می‌باشد و علی‌رغم اشتغالات اجتماعی متعدد و خستگی‌های ناشی از کار روزانه و رسیدگی به امور خانه و سرپرستی چند کودک خردسال، خود را از سیاست دور نمی‌دارد و همچون سیاست مداری قهرمان در صحنه اجتماع حاضر می‌شود و در دفاع از حق و عدالت جان مبارک خویش را نثار می‌نماید. او زندگی سیاسی و آشنائی با الفبای آن را از همان دوران خردسالی آغاز کرد و با فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی پدر بزرگوار خویش و مشکلات و مصائب بی‌شمار از نزدیک مأنوس بود؛ حتی جبهه جنگ می‌رفت و در غزوه‌های متعددی همراه با پیامبر  (صلی الله علیه وآله)  شرکت می‌کرد. و بعد از ازدواج و زندگی مشترک بازهم در جریان زندگی اجتماعی همگام با علی  (علیه السلام)  به پیش می‌رود. اما پس از وفات پیامبر فصلی جدید از زندگی را آغاز کرد که برای تحکیم پایه‌های انقلاب نوپای پیامبر اکرم  (صلی الله علیه وآله)  و حفظ و تداوم حکومت اسلامی، دست به احقاق حق و مبارزه گشود و در جریان سیاسی عظیمی حضوری آشکار یافت. فاطمه  (سلام الله علیها)  خود را زنی مسلمان می‌دانست که باید به وظایف خویش آشنا بوده و تکلیف و وظیفه شرعی‌اش را شخصاً عمل کند. بدین خاطر در روزهای آتش و خون و شکنجه پس از وفات پیامبر  (صلی الله علیه وآله)  و در روزهایی که سیاست روز آتش زدن به در خانه و بیعت خواهی از روی زور و اعمال قدرت بود، قد علم کرد تا تکلیف دینی و سیاسی خود را نیکو به انجام رساند.
*     دفاع از حریم رسالت
در اوایل بعثت، حفظ جان پیامبر  (صلی الله علیه وآله)  و دفاع و حمایت از آن حضرت از مهم‌ترین وظایف کسانی بود که علی‌رغم مشکلات و تنگناهای موجود در جامعه نوپای اسلام، به حقّانیت پیامبر  (صلی الله علیه وآله)  و آیین او ایمان آورده بودند. تعداد انگشت شماری نیز با استفاده از موقعیت اجتماعی، سیاسی و دیگر توانایی‌های خود، بیش‌تر به این امر می‌پرداختند که ازجمله آن‌ها حضرت زهرا  (سلام الله علیها)  بود. رسول خدا  (صلی الله علیه وآله)  از هنگامی که به رسالت مبعوث شدند، تا زمانی که به مدینه هجرت کردند در مکه مورد آزار و اذیت فراوان قرار گرفتند. بزرگان قریش و حتی عموهای پیامبر اکرم  (صلی الله علیه وآله)  علاوه بر تشویق و تحریک مردم و کودکان جهت آزار و اذیت به پیامبر  (صلی الله علیه وآله) ، خود نیز به‌طور مستقیم از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ نداشتند. آن بانوی بزرگوار در مواردی علاوه بر اطلاع و پیش‌گیری از اقدام آنان، خود مستقیماً به صحنه می‌رفت و به حمایت و دفاع از پیامبر عزیز می‌پرداخت. زهرای مرضیّه  (سلام الله علیها)  در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبری امت اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نکرد و این امر را تکلیف خود می‌دانست. گاهی شب‌ها همراه علی  (علیه السلام)  به در خانه مهاجرین و انصار می‌رفت و حمایت از ولایت و وصیّت رسول خدا  (صلی الله علیه وآله)  را در یادها زنده می‌کرد و آنان را به دفاع از حق همسرش در مسأله خلافت و حق خودش فراخواند؛ اگرچه چیزی جز کلام سرد و بی‌مهری نمی‌شنید! فاطمه  (سلام الله علیها)  عنایت ویژه‌ای به مسأله دفاع از امامت و ولایت امام علی  (علیه السلام)  داشت و به‌عنوان یک وظیفه اجتماعی در قالب‌های مختلف روی آن اهتمام و جدیّت می‌ورزید.
*     اعتراض به سکوت مردم
دخت گرامی رسول خدا  (صلی الله علیه وآله)  می‌دید که با خروج رهبری از محور خود چه‌بسا ممکن است امور مهم دیگر نیز دچار این آفت شود و هرگونه ساکت ماندن نوعی مهر تأیید برکارهای ناروا باشد و چه‌بسا حتی برای همیشه کاری قانونی جلوه داده شود و نشانی بر حقانیت مدّعیان خلافت تلقی گردد. بدین جهت آن حضرت در مواردی‌مخالفت خود را با اعتراض و انتقاد و شکوه به اثبات رساند. وفرمودند: «یا معشر النّقیبة و اعضاد الملّة و حصنة الاسلام! ما هذه الغمیزةُ فی حقّی و السّنة عن ظلامتی؟ ای انجمن بزرگان! ای بازوان ملّت! ای حافظان اسلام! این غفلت و سستی در مورد حق من چیست؟ و چرا در برابر دادخواهی من سهل انگاری می‌کنید؟
*     افشای فتنه‌ها
زهرای مرضیه  (سلام الله علیها)  حکومت علی  (علیه السلام)  را همان حکومت پیامبر  (صلی الله علیه وآله)  و استمرار نبوت و رسالت می‌دانست. خانه امیرالمؤمنین  (علیه السلام)  را مهبط وحی و شخصیت آن حضرت را شخصیتی دانا به امور دنیا و آخرت معرفی می‌نمود و کنار زدن آن بزرگوار را خسارتی بزرگ و روشن می‌شمرد. از اقدام‌های روشنگرانه آن حضرت  (سلام الله علیها)  افشای ماهیت سیاست ستیز با علی  (علیه السلام)  بود او معتقد بود کسانی‌که علی  (علیه السلام)  را از صحنه بیرون کرده‌اند، از شدّت عمل او در برابر مخالفان دین و قاطعیتش در مقابل دشمنان اسلام و افزون‌طلبان بیم دارند؛ آنان می‌دانند علی  (علیه السلام)  در اجرای عدالت ذره‌ای کوتاهی نخواهد کرد و در راه تحقق احکام الهی از مرگ نمی‌هراسد، از این‌رو او را کنار زدند تا به آسانی به اهداف شخصی و خواسته‌های نفسانی شان دست یابند، شاید آن روزها بسیاری از اصحاب و تابعین و کسانی که تازه مسلمان شده بودند نمی‌توانستند باور کنند دست‌هایی که علی  (علیه السلام)  را کنار زده‌اند از سر هواپرستی چنین ظلمی را مرتکب شده باشند، چون آن‌ها نیز ظاهراً سال‌ها در رکاب نبی اکرم  (صلی الله علیه وآله)  شمشیر زده و به اسلام گرویده بودند، به علاوه برخی از آن‌ها جزء دانشمندان جامعه به‌حساب می‌آمده‌اند، لذا کسی جرأت نمی‌کرد به آنان گمان بد برده و آن‌ها را به بی‌دینی و خیانت متهم نماید. بنابراین مردم دو گروه بودند: یک گروه از ریشه دشمنی و مخالفت با علی  (علیه السلام)  خبر نداشتند و گروه دیگر شجاعت و شهامت بیان حقایق را نداشتند، ولی حضرت زهرا  (سلام الله علیها)  با کمال شجاعت ماهیت کینه‌توزانه آنان را افشا کرد و ریشه‌های فاسد دشمنی با مولای متقیان علی  (علیه السلام)  را برملا ساخت.
*     دشمن‌شناسی
شناخت دشمن و آگاهی از معیارهای دشمنی، اندیشه‌ای روشن در فراز و فرودهای زندگی فردی و اجتماعی به انسان می‌بخشد. صدیقه کبری  (صلی الله علیه وآله)  با سخن آسمانی خود نخستین معیار دشمن‌شناسی را دشمنی و مخالفت با اهل بیت رسول خدا  (صلی الله علیه وآله)  معرفی می‌کند و با صراحت بسیار می‌فرماید: «هر کس با ما دشمنی کند، با خدا ستیز نموده است و آن کسی که با ما مخالفت کند، با پروردگار رو در رو شده است و مخالف ما عذاب دردناک و مجازات شدید الهی در دنیا و آخرت بر او واجب می‌گردد. هرگاه در آیینه سخن و سیره آن حضرت بنگریم به‌خوبی در می‌یابیم که ستایش دوستان و نکوهش دشمنان خط پایانی نخواهد داشت. زهرای عزیز با ارائه تدبیری خردمندانه، عرصه ستم ستیزی و میدان مبارزه با دشمن را فراتر از زمان و مکان گسترش داده بود تا نمای افراد از ارزش دوستی‌های الهی و زشتی دشمنی‌های شیطانی تا روز رستاخیز آگاهی یابند؛ از این‌رو در وصیتش به امیر مؤمنان  (علیه السلام)  فرمود: «اوصیک ان لایشهد احدٌ جنازتی من هؤلاء الذّین ظلمونی و اخذوا حقّی فانّهم عدوّی و عدوّ رسول اللّه و لا تترک ان یصلّی علیّ احد منهم و لا من اتباعهم و ادفنّی فی اللّیل اذا هدئت العیون و نامت الابصار؛ تو را وصیت می‌کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب نمودند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند، زیرا آن‌ها دشمن من و دشمن رسول خدا  (صلی الله علیه وآله)  هستند و اجازه مده فردی از آن‌ها و پیروانشان بر من نماز بخوانند و مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم‌ها آرام گرفته و دیده‌ها به خواب فرو رفته باشند. این وصیت ضربه سهمگینی بر پیکر دشمنان ولایت وارد ساخت؛ ضربه‌ای که تا قیام قیامت استمرار خواهد داشت و سندی زنده و ماندگار بر محکومیت حکومت و غیر عادلانه بودن آن از منظر زهرای مرضیه  (سلام الله علیها)  به شمار می‌آید.
*     فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  از نگاه رهبر انقلاب
اگر شخصیت فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  برای ذهنهای ساده و چشمهای نزدیک بین ما آشکار می‌شد ما هم تصدیق می‌کردیم که فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  سرور همه زنان عالم است. بانویی که در سنین کم و در عمر کوتاه به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبه‌ای برسد که برابر مرتبه انبیا و اولیاست. فاطمه زهرا فجر درخشانی است که از گریبان او خورشید امامت و ولایت و نبوت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن ستاره‌های‌فروزان ولایت قرار گرفته است. همه ائمه  (علیه السلام)  برای مادر بزرگوار خود تکریم و تجلیل قائل بودند که برای کمتر کسی این همه احترام و تجلیل را از آن بزرگواران می‌شود دید. زنان مسلمان در زندگی شخصی، اجتماعی و خانوادگی خود باید زهرا  (سلام الله علیها)  را از جهت خردمندی، فرزانگی و عقل و معرفت، الگو و سرمشق خود قرار دهند و از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه، تصمیم‌گیری‌های عظیم اجتماعی، خانه داری، همسرداری و تربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر  (سلام الله علیها)  پیروی کنند. اسلام فاطمه  (سلام الله علیها)  را، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را، به‌عنوان نمونه و اسوه زنان معرفی می‌کند. آن زندگی ظاهری او، جهاد او، مبارزه او، دانش او، سخنوری او، فداکاری او، شوهرداری او، مادری او، همسری او، مهاجرت او و حضور او در همه میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه‌جانبه او که مردهای بزرگ را در مقابل او به خضوع وادار می‌کرد. اصولاً درک نادرست از شخصیت زن، که میراث نامبارک فرهنگ‌های غیر اسلامی دخیل در اندیشه مسلمانان است، باعث شده است که آن حضرت تنها از زاویه دختری برای پیامبر  (صلی الله علیه وآله)  و مادری برای ائمه  (علیه السلام)  مطرح شود و آن شایستگی‌ها و گزینش الهی که در شکل‌گیری زندگی و شخصیت آن حضرت نقش برجسته داشته و زندگی و صفات فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  را به‌عنوان اسوه‌ای برای همه زنان و همه انسان‌ها، به‌ویژه زنان، مطرح می‌سازد، مجهول بماند.
*     امام راحل: فاطمه زهرا (سلام الله علیها)  معجزه تاریخ و افتخار عالم وجود است
آنگاه که خداوند خواست انسان را به وجود آورد خطاب به ملائکه فرمود: «انّی جاعلٌ فی الارض خلیفةٌ قالوا اتجعل فی‌ها من یفسد فی‌ها و یسفک الدّماء…؛ و هنگامی که گفت پروردگار تو به فرشتگان، من در روی زمین جانشین (نماینده‌ای) قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: آیا کسی در آن قرار می‌دهی که فساد و خونریزی کند؟!» ولی خداوند با نشان دادن حقیقت انسان و مقام خلیفة اللهی ملائکه را متوجه نمود که این موجود غیر از موجودات قبلی است. این موجود خلیفه خدا، امانت دار الهی و باعث افتخار خداوندی است. یکی از کسانی‌که خداوند به وجود او به ملائکه فخر فروشی کرد و فرمود: انظروا الی امتی فاطمه سیّدة امائی قائمة بین یدی‌ترتعد فرائصها من خیفتی و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی…؛ نگاه کنید به کنیزم فاطمه، بانوی کنیزان من که چگونه در مقابل من ایستاده و از خوف من بندهای (بدن) او می‌لرزد و با قلب خود (و تمام توجّه) به عبادت من روی آورده است
رفتار حضرت زهرا علیها السلام نشان می دهد که انسان بایستی مَشْی سیاسی داشته باشد. مشی سیاسی هم با مشی عبادی هیچ منافات ندارد. به این دلیل است که حضرت امام(ره) در تحریرالوسیله می فرماید: این هایی که می گویند دین بدونِ سیاست، نه دین را می شناسند و نه سیاست را. چون دین حدود دارد، تجارت دارد، قضاوت دارد، امامت دارد، برائت دارد، نفی سلطۀ کافر دارد، همۀ اینها می شود سیاست. لذا مشی سیاسی حضرت زهرا علیها السلام را این دو، سه ماه پیش گرفته است ببینید! تلاش و راه های مختلف، احتجاج، سخنرانی، گریه، توبیخ، وصیت سیاسی، بی اعتنایی، راه ندادن به خانه و همه، حکایت از هوش سرشار و معرفت سیاسی ایشان دارد. با شیوه های مختلف به مسلمانان و به شیعیان تفهیم کرد که من مدافع امیرالمؤمنین و مدافع ولایت و اسلام هستم، شما نیز این گونه باشید.

خدایا! به عظمت زهرای مرضیه علیها السلام قَسَمت می دهیم که همۀ ما را جزو پیروان حضرت در دفاع از ولایت و امامت تا آخرین لحظه قرار بده.
1-تسنیم
2-دکتر رفیعی

وفات حضرت ام البنین بر همه مسلمانان تسلیت باد

وفات حضرت ام البنین بر همه مسلمانان تسلیت باد

گر عباس ماه هاشمین است

هنر جوی امیرالمومنین است

اگر اسطوره ی فخر و ادب شد

چو مامش حضرت ام البنین است