ساقی کوثر
دینی فرهنگی پژوهشی
دینی فرهنگی پژوهشی
شنبه 97/04/16
شناخت امام زمان(عج)در این رابطه باید گفت که ما در دوران غیبت وظیفه ای نداریم که حتما چهره امام را بشناسیم که به چه شکلی هستند و اینکه اگر امام را در کوچه و خیابان دیدیم، موظف باشیم که ایشان را بشناسیم و احترام بگذریم و وقتی گفته می شود امام زمانتان را بشناسید، منظور چنین شناختی نیست.
البته چنین شناختی در دوران حضور ائمه هم نبوده است. به طور مثال زمانی که امام صادق(ع) در مدینه بودند، شیعیان دیگر در مناطق مختلف حتی یک بار هم امام را ندیده بودند و چهره امام را نمی شناختند ولی می دانستند که امامشان در مدینه زندگی می کند، قیافه شان را نمی شناختند ولی امامشان را می شناختند.
منظور از شناخت این است که اول بدانیم امام زمانمان چه کسی است. اینکه فرزند امام حسن عسکری(ع) و از نوادگان پیامبر(ص) است، این همان شناخت شناسنامه ای است، اما آنکه بیشتر تاکید شده که باید معرفتمان را نسبت به اماممان بالا ببریم. منظور شناخت مقام امام است و وقتی می گوییم امام زمان امام است، یعنی میزان علم امام چقدر است، معنای عصمت چیست یا اینکه امام در جهان خلقت از چه رتبه ای برخوردارد هستند و چه احاطه ای بر موجودات دارند، توان اجرایی امام چقدر است که جواب همه این سوال ها در فرازهایی از زیارت جامعه کبیر آمده است.
کسی که در صدد شناخت امام است، می تواند با خواندن زیارت جامعه کبیره نسبت به امام معرفت کسب کند. همچنین در شناخت امام باید بدانیم در مقابل امام چه وظیفه ای داریم و امام چه حقی برگردن ما دارد.
سربازان امام چه کسانی هستند؟
در رابطه با سرباز امام می توانیم به دو برهه غیبت و ظهور اشاره کنیم. کسانی که در غیبت خدمت به حضرت می کنند و کسانی که بعد از ظهور در رکاب حضرت خواهند بود، ولی آنچه که بیشتر شنیده ایم، سربازانی هستند که در دوران ظهور در کنار ایشان هستند و طبق روایات دارای سه رتبه هستند.
رتبه اول کسانی هستند که هسته مرکزی یاران امام را تشیکل می دهند که 313 نفر هستند و فرماندهان لشکر امام محسوب می شوند و هر کدام پرچمدار یک سپاه هستند، دارای صفات بسیار بالا و کمالات هستند و در حد اعلای معرفت، خلوص، ایمان و شجاعت شناخته می شوند.
هسته دوم یاران امام، هسته 10 هزار نفری هستند که حلقه اتصال بین سپاه حضرت و هسته مرکزی باشند و از نظر معنوی دارای رتبه های بالایی هستند و در مقام سوم مردم عادی هستند و هر کس که به امام خدمت کند. به طوری که در روایات گفتند هر وفت سفیانی قیام کرد، هر کس به هر طریقی که توانست خود را به مکه برساند.
رتبه سوم یاران حضرت، همه مردمی هستند که دوستدار کمک یه امام هستند، باید گفت در دوران ظهور محدودیتی برای یار امام شدن وجود ندارد. ولی ترتیب دارد، کمالات بیشتر جز 313 و به ترتیب به افراد عادی می رسد.
در دوران غیبت به کسانی که نام حضرت را در جامعه زنده می کنند، زمینه سازی ظهور حضرت می کنند، به شبهاتی که در مورد حضرت است، پاسخ می دهند، فعالیت های فرهنگی دارند، به مردم معرفت می دهند و آماده شان می کنند، به اینها می گوییم سربازان امام زمان(ع)، همانطور که در زیارت نامه ها هم وارد شده که خدایا ما را از سربازان امام قرار بده. هم در ظهور و هم در غیبت.
شبستان
سه شنبه 97/04/12
1) آية الله بهاء الدینی(ره) و عشق به اهل بیت
عشق و علاقهی فراوان به رسول خدا و شور و شوق بسیار به اهل بیت از اوان کودکی در وجود این فقیه فرزانه وجود داشته است. نقل خاطرات آن زمان از زبان ایشان در این زمینه شنیدنی است. ایشان میفرمودند:
«در سن سه چهار سالگی بودم که به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها دختر گرامی موسی بن جعفر علیه السلام، علاقه داشتم، همراه پدرم به آنجا میرفتم و سعی داشتم به زوّار آن حضرت خدمت کنم. در تاریکی شب به آب انبار سی چهل پلّه ای میرفتم و برای زوّار حرم آب میآوردم»[2]
ارادت بسیار این فقیه اهل بیت(س) موجب شده است که در ایّام جشن و شادی و یا سوگ و ماتم آل الله علیهم السلام، مجلس تشکیل داده تا از گلستان دانش و بینش و پهنهی وسیع رحمت و لطف آن خاندان، شکوفههای معرفت نصیب علاقهمندان گردد.
ایشان در بیان مقام اهل بیت و اهمیّت مجالس ایشان میفرمودند:
«مقام ایشان[اهل بیت] در دنیا قابل تصوّر نیست، جهان مثل اینها را ندارد. بدانید تمام این مجالس هم از برکات این ذوات مقدّس است. کلمات، آثار و این مجالس همه مال اینهاست. اگر پیامبر نبود، این مجالس هم نبود. اگر حیاتی در آفریش هست حیات پیغمبر خداست. همه به برکت حیات پیامبراست. بدانید که پیامبر خدا به گردن همهی اجتماع، به گردن جن و انس و ملائکه تا روز قبامت دارای حق است»[3]
2) امام خمینی(قده)؛ توسّل و عشق به اهل بیت
ایشان در تمام مدّت اقامتشان در نجف اشرف، هر شب به حرم مطهّر امیر المؤمنین علیه السلام شرفیاب شده و به زیارت میپرداختند و به جز در موارد استثنائی، هیچگاه این عمل از ایشان ترک نشد. در ایّام زیارتی نیز در کنار قبر شریف امام حسین علیه السلام حاضر میشدند و در دههی عاشورا، هر روز زیارت عاشورای معروفه را با صد سلام آن میخواندند. فرزند ایشان میگوید:
«شبی در عراق کودتا شد. هر اتاقی را گشتم، ایشان را نیافتم. رفتم پشت بام دیدم امام رو به حرم حضرت امیر المؤمنین علیه السلام نموده و مشغول زیارت هستند»
یکی از بستگان امام میگوید:
هر شب در یک ساعت خاص، ایشان به کنار قبر مولای متّقیان میآمدند و زیارت جامعه میخواندند، زیارتی که یک ساعت وقت میخواهد، ولی انسان در این زیارت احساس میکند که واقعاً در برابر امامان معصوم خویش، آنچه را که حق آنان است بازگو میکند و در حقیقت یک دور درس امام شناسی است و شوخی نیست که امام 15 سال به این زیارت مقیّد بودند.
علاقهی امام به اهل بیت علیهم السلام در حدّ وصف ناشدنی است. امام عاشق آنهاست، عاشقی که تا صدای یا حسین بلند میشود، بی اختیار اشک میریزد. امام با اینکه در مقابل مصیبتها صابر است وحتّی در برابر مشکلاتی چون شهادت حاج آقا مصطفی، اشک نمیریزد، امّا به مجرّد اینکه روضه خوان بگوید: السلام علیک یا ابا عبدالله، قطرات اشک از دیدگانش فرو میریزد و این واقعاً علاقهی کمی نیست و در همان موقعی که بسیاری از شبه روشنفکران قبل از انقلاب به عزاداری و سینهزنی میتاختند و اگر این فرهنگ رشد پیدا میکرد، آثاری از شعائر اسلام باقی نمیماند، امام شدیداً به ترویج همان سنّتهای دیرینه عزاداری میپرداخت و نیز میبینیم که چگونه مردم را به برگزاری هرچه باشکوهتر عزاداریهای اهل بیت سفارش میکردند.
گاهی روضه خوانها میآمدند و خدمت ایشان مینشستند و اشعارسنّتی میخواندند و ایشان گریه میکرد و حتّی برای مراعات حال امام گاهی به خواندن کمی از مصیبت اکتفا میکردند؛ چراکه گاهی گریه امام به حدّی میرسید که ایشان را دچار ناراحتی میکرد و این برای سلامتی ایشان خوب نبود.[4]
3) علّامهی طباطبائی(قده) و عشق به اهل بیت علیهم السلام[5]
ولای اهل بیت علیهم السلام و عشق به ایشان از ویژگیهای برجستهی روحی علامهی طباطبائی به شمار میرفت. ارادات ایشان به اهل بیت و به ویژه به ساحت مقدّس حضرت امیرالمؤمین علیه السلام تا سرحدّ دلدادگی و عشق بود. یکی از شاگردان علّامه در این خصوص میگوید:
«هیچ به خاطر ندارم که اسم هر یک از ائمّه را بدون ادای احترام برده باشند. در مشهد که همه ساله مشرّف میشدند و تابستان را در آنجا میماندند، وقتی وارد صحن رضوی میشدند، بارها که در خدمتشان بودم، میدیدم که دستهای مرتعش خود را روی آستانهی درب حرم میگذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانهی در را میبوسیدند. گاهی از محضر ایشان التماس دعایی درخواست میشد که میگفتند: «بروید از حضرت بگیرید ما اینجا کارهای نیستیم. همه چیز آنجاست.»
غالباً در مجالس روضه و مرثیهی روزهای جمعه شرکت میکردند و گاهی با تمام وجود، زار زار گریه میکردند به طوریکه تمام بدنشان میلرزید و از چشمهای درشت و جذّابشان، اشک سرازیر میشد.
دلباختگی و شیفتگی و علاقهی وی نسبت به خاندان پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم به حدّی بود که در مواردی که مصیبت و مرثیه و امثال آن برپا بود، کتاب و تألیف را یک سره به سویی مینهاد.
4) آية الله بروجردی(قده) [6]
احترام مرجع فقید جهان تشیع حضرت آية الله بروجردی به ساحت مقدّس ائمّهی معصومین علیهم السلام بسیارمثال زدنی و اعجاب انگیز بود.
حضرت آية الله شیخ علی صافی گلپایگانی در این زمینه میفرمودند:
«یک وقت عدّهیای از مردم برای دیدار ایشان آمده بودند، فردی در میان آنان گفت: برای سلامتی امام زمان و آية الله بروجردی صلوات. ایشان با عصبانیّت فرمودند: «این شخص را از اینجا بیرون کنید، چرا اسم مرا در کنار اسم زمان آورده است»
یکبار نیز شاه عربستان به ایران آمد و برای ایشان هدایایی را فرستاد. البته ایشان جز قرآن و مقداری پردهی کعبه، مابقی را رد کردند و در ضمن درخواست ملاقات با ایشان را داشت ولی آية الله بروجردی پاسخ ردّ دادند. دربارهی علّت این امر فرمودند: این شخص اگر بیاید قم و به زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها نرود، توهین به آن حضرت خواهد بود و من آنرا به هیچ وجه تحمّل نمیکنم.
5) آية الله گلپایگانی(قده) و شور حسینی[7]
مرجع فقید جهان تشیع حضرت آية الله گلپایگانی که ولادت خویش را مدیون توسّل به آستان اهل بیت میدانست و از همان کودکی شاهد عشق و شور زاید الوصف پدرش نسبت به ساحت مقدّس امام حسین علیه السلام بود، از اوایل زندگی با محبّت اهل بیت خو گرفته و در سراسر وجودش، عشق به امامان موج میزد. هرگز دیده نشده است که پیش روی ایشان، نامی از مصائب اهل بیت برده شود و اشک از چشمان او جاری نگردد. به مجرّد اینکه خطیب یا هر کس دیگر سخن از شداید زندگی ائمّه به زبان میآورد، صورت ایشان در هالهای از غم و اندوه فرو رفته و با دستمال صورت خود را میپوشاند. در تمام ایّام موالید مجلس جشن و روزهای سوگواری اهل بیت مجلس عزاداری از دیرباز و حتی پیش از مرجعیّت در بیت محترم ایشان برقرار بود و هزاران نفر از طبقات مختلف در آن شرکت مینمودند و شاید مجلسی به عظمت و وسعت آن در جهان شیعه برگزار نمیگردید.
حجة الأسلام و المسلمین آقای بشیری، یکی از خطبای قم نقل میکند:
زمانی که ایشان در بیمارستان بستری بودند، روزی به من اطّلاع دادند که به بیمارستان آمده و چند لحظهای حدیث کساء خوانده و ذکر مصیبت بنمایم. منهم رفته و خواستم شروع نمایم که معظّم له فرمودند: کمی صبر کنید و آنگاه نشسته و عبا و قبا و عمّامهی خود را طلبیدند و گفتند: مجالس امام حسین با مجالس دیگر تفاوت دارد و انسان باید با احترام و با لباس رسمی در آن مجلس بنشیند.
فرزند ایشان حاج آقا باقر گلپایگانی نقل میکند:
در یکی از روزهای دههی محرّم که یکی از خطباء بر روی منبر، مشغول ذکر مصیبت بود، اشک چشمان آقا جاری شد. پس از اتمام منبر خواستم قطرهای را که در ساعات مقرّر باید در چشمان ایشان میچکاندم، بریزم. امّا ایشان مانع شده و فرمودند: « گرچه من قائل به طهارت مطلق داروها هستم، امّا نمیخواهم اشک چشمانم با چیزی غیر اشک مخلوط شود»
6) برنامهای از توسّل آیت الله بهجت(حفظهالله)[8]
یکی از برنامههای روزانهی مرجع عالی قدر جهان تشیّع حضرت آية الله بهجت(حفظه الله) تشرّف روزانهی ایشان به حرم مطهّر حضرت معصومه سلام الله علیها میباشد. سالهاست که ایشان پس از ادای نماز صبح و در ساعات اوّلیهی صبح به حرم کریمهی اهل بیت مشرّف شده و با احترام و خشوع و خضوع خاصّی در مقابل ضریح مطهّر میایستند و پس از خواندن زیارت عاشورا، در گوشهای از حرم نشسته و ساعتی را به انجام برنامهی خاص معنوی خویش میپردازند.
عنایت خاص ایشان نسبت به زیارت عاشورا بسیار درخور توجّه است تا جائی که در مورد این زیارت شریف میفرمایند:
«بنده خیال میکنم فضیلت بکاء بر سیّد الشهداء علیه السلام بالاتر از نماز شب باشد؛ زیرا نماز شب عمل قلبی نیست بلکه همانند یک عمل قلبی است و حزن و اندوه و بکاء، عمل قلبی است به حدّی که بکاء و اشک از علائم قبولی نماز وتر است»
7) آیت الله قدوسی و تداوم بر زیارت عاشورا[9]
عالم نستوه حضرت آیت الله قدوسی(ره) که در راه پیروزی انقلاب اسلامی مجاهدتهای فراوانی را نمود و در نهایت در این راه به شهادت رسید را میتوان نمونهی روشنی از شیفتگان و دوستداران واقعی اهل بیت عصمت و طهارت به شمار آورد. حضرت آیت الله قدوسی در جریان انقلاب اسلامی در ترغیب مردم به حضور در صحنه و شکستن حکومت نظامی اعلام شده از سوی رژیم پهلوی سعی وافر داشتند وخود ایشان با وجود بیماری و کهولت سن پیشاپیش صفوف راهپیمایان حضور داشتند.و از پیروزی انقلاب با حکم امام راحل به سمت دادستانی کل کشور منصوب شدند.
از ویژگیهای بارز شخصیّتی این عالم بزرگوار، توسّل و ارادت خاص ایشان به ائمهی اطهار و مداومت بر اقامهی مجالس عزا سوگواری ایشان بود.
برگزاري مراسم دعاي ندبه در هر هفته ، برقراری مجالس عزا داري در ماه محرم و فاطميه در منزل ايشان كه قريب نيم قرن سابقه داشت و توسلات خاص به حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه از جمله برنامههای هر سالهی ایشان بود.
همچنین از جملهی برنامههای روزانه که ایشان هر روز بر آن مداومت داشتند خواندن زیارت جامعه و زیارت عاشورا با صد سلام بود.
یکی از دوستان ایشان میگوید:
«به نظر میرسد ایشان نسبت به خواندن زیارت عاشورا مواظبت داشت؛ چون موقعی که دادستان کل بود، من در خواب دیدم که بر اثر خواندن زیارت عاشورا، به ایشان علوم خاصّی داده شده است. وقتی به ایشان عرض کردم، متأثّر شد و گفت: مدّتی است توفیق پیدا نکردهام و این بر اثر کارشان در دادستانی بود و آن کارها را اولی میدانست. از اینرو بود که فرمودندمدّتی است به خواندن زیارت عاشورا موفّق نشدهام.»
8) استاد دشتی(ره) و توسّل به اهلبیت[10]
نام استاد محمد دشتی با نام نهج البلاغه گره خورده است و نام ایشان یادآور تلاشهای ارزشمند و بلند مدّت ایشان بر روی سخنان گهربار مولای متّقیان میباشد. موفقیّت ایشان در زمینهی تألیف و به ویژه جمعآوری و تهیّهی و تنظیم الفاظ نهج البلاغه به حدّی است که کتاب معجم المفهرس لالفاظ النهج البلاغهی ایشان به یکی از کتب کاربردی در نزد محقّقین تبدیل گشت تا جائی که مقام معظّم رهبری پیرامون این کتاب، به ایشان عرض کرد که «معجم شما، همیشه در کنار قرآن و مفاتیح من است و از آن استفاده میکنم»
مرحوم محمد دشتی با وجود عمر کوتاه، ولی پربرکت خود، منشأ آثار و برکات بسیاری شد. از ایشان بیش از صد و ده جلد کتاب به یادگار مانده که تنها یک کتاب ایشان، بالغ بر پانزده جلد میباشد. در این جا به گوشهای از آثار این محقق فرزانه اشاره میشود: آینده و آیندهسازان، اسناد و مدارک نهج البلاغه در دو جلد، پیامهای عاشورا، ترجمه نهج البلاغه، مذهب روشنفکری، فرهنگ سخنان حضرت امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام ، نهج الحياة، مجموعه الگوهای رفتاری امام علی علیهالسلام در پانزده جلد و دیوان اشعار.
از جمله نکات مهم و مؤثر در زندگی استاد دشتی که میتوان آنرا از جمله رموز موفقّت ایشان برشمرد، توسّل و توکّل بسیار قوی به ائمّهی اطهار است. ایشان توکّل را به عنوان کلید تمام مشکلات میدانستند و از آن هرگز غافل نمیشدند. ایشان دراین زمینه میفرمودند:
«ائمّهی اطهار واسطهی فیض الهی هستند و نردبان ارتباط ما با خداوند متعال، با متوسّل شدن به این نورهای آسمانی، میتوان تمام مشکلات لاینحل را حل کرد.»
دربسیاری از موارد، با توسّل خاصی که بارها آنرا تجربه کرده بودند، مشکلات بسیار مهمّی را حل کردند. شیوهی ایشان در اینگونه امور ، توسّل به یکی از ائمّهی اطهار با هدیه کردن 14 هزار صلوات به ساحت مقدّس ایشان بود.
استاد در سالهای آخر عمر پربرکتشان میفرمودند:
«دیگر مزاحم تمام ائمّهی اطهار شده ام و حال به امامزادهها نیز با این شیوه توسّل را شروع کرده ام. از حضرت معصومه سلام الله علیها شروع کردم و الان به شش ماههی اباعبدالله رسیدم.»
منابع و مراجع
1) قرآن کریم
2)حسن شفیعی و احمد لقمانی، آیت بصیرت(زندگانی حضرت آیت الله بهاء الدینی(ره)، قم: پارسیان، چ:1، 1381.
3) رضا مختاری، سیمای فرزانگان، قم: بوستان کتاب، 1385
4) ناصر الدین انصاری، دیدار با ابرار(ش33)، سازمان تبلیغات اسلامی، 1373ش.
5) محمد علی آبادی، الگوی زعامت، انتشارات لاهیجی.
6) محمد مهدی دشتی، ذوالفقار حیدر ، موسسهی فرهنگی تحقیقاتی امیر المؤمنین، 1383ش.
7) رضا باقی زاده، برگی از دفتر آفتاب، انتشارات مشهور، 1378.
8) حسین حیدری کاشانی، سیری در آفاق، کتابخانهی ملی ایران.
[1] - مائده/35
[2] - حسن شفیعی، آیت بصیرت، ص86
[3] - حسین حیدری کاشانی،سیری در آفاق، ص 233
[4] - نقل از سیمای فرزانگان، ص 142
[5] - نفل از سیمای فرزاندگان، ص 196
[6] - محمد علی آبادی، الگوی زعامت، ص 176
[7] - برگرفته از کتاب دیدار با ابرار، ، ص 33.
[8] - برگفته از کتاب برگی از آفتاب نوشتهی رضا باقی زاده
[9] - نقل از سیمای فرزانگان، ص88
[10] - برگرفته از کتاب: ذوالفقار حیدر نوشتهی محمد مهدی دشتی
نویسنده: زینب پاکاری
چهارشنبه 97/03/23
عید فطر یک نوع شکرانه به درگاه خداوند متعال، جهت نعمت ولایت و امامت است. عید فطر شکرگزاری پیوند با امام است و منتظران در این عید اعلام می کنند که تمام توفیقات من به خاطر وجود امام زمانم است. بزرگداشت عید فطر به این معنی است که زندگی من در سایه امام عصر(عج) معنی پیدا می کند؛ چراکه در ادعیه و اعمال ماه مبارک رمضان دائما از امام یاد می کنیم و نوعی طی طریق به سوی الی الله است
عارف وارسته حاج میرزا جواد آقا ملکى تبریزى در این مورد در کتاب ارزشمند المراقبات[1]مىنویسد: بر مؤمن راستین شایسته است امروزه غیبت آن حضرت و غصب حکومت آن حضرت توسط دشمنان، سختى حال شیعیان و رعایاى او را در دست کافران و فاجران بنگرد و ببیند که به آنان از قتل نفوس و هتک آبرو و غصب اموال و بدى حال و مقام خوارى و ابتذال چه مىرسد بایستى خوشحالى او به اندوه زیاد و خنده او به گریه و عید او به ماتم مبدّل گردد و به خواندن دعاى ندبه به سان زن بچه مردهاى بگرید و فرج او را از خدا بخواهد… بارى چون خواستى براى نماز عید بیرون روى که با امامى نمازگزارى یا خودت امام جماعت شوى بر توست که از مصیبتى که براى غیبت امام خودت بر تو وارد شده است غافل نباشى، زیرا نماز عید حق خاص اوست و آن از مقامات معروفه اوست. پس بنگر حال به چه منوال گشته است که نماز با امام به نماز تو و امثال تو مبدّل شده است و به زمان حضور آن حضرت و اجتماع مؤمنان به نماز او و نمازشان با او تفکر نماى و در پیش خویش میزان بگیر که چون براى مؤمن خطیب، امام او باشد و سخنش را بشنود و از علومش فرا گیرد حال او چگونه خواهد بود؟! و به آنچه از برکات و انوار زمان حضور آن بزرگوار و نشر عدالت و محوجور و ضلالت و عزت اسلام و حرمت قرآن و رواج ایمان و تکمیل عقول و تزکیه قلوب و تحسین اخلاق و رفع شقاق و دفع نفاق ونظر کن و با صداى بلند خود او را ندا ده و به زبان شوق خویش به ساحت مقدس عرضه بدار: اى زاده احمد!
آیا راهى به سوى تو هست که ملاقات شوى؟…
اگر تلف شدن من در رسیدن به تو باشد، در آن شتاب کن فداى تو شوم.
و به هرچه بخواهى در راه عشق خودت مرا آزمایش کن که آنچه را که رضاى تو در آن است انتخاب مىکنم.
قسم به جمال خودت که از او پوشیدهاى و جلال خودت که او را سرگردان ساختهاى و در کوى تو عذاب را شربت گوارا مى داند.
دل من آب شد پس به او اجازه بده که تو را آرزو کند، در این قلب نیم رمقى براى امید و تمناى تو هست.
بنابراین درخواست برقرارى دولت کریمه حضرت مهدى ارواحنا له الفداء بهترین پاداش و عیدى است که مىتوان در روز عید فطر از خداوند متعال آن را درخواست نمود.
سیدبن طاووس در ضمن اعمال روز عید از امام باقرعلیه السلام نقل مىکند: هنگامى که از منزل خارج شده و به سوى نماز عید مىروى دعاى اللّهم من تهیّأ را مىخوانى و هنگامى که به نام مبارک حضرت صاحب الزمان ارواحنا له الفداء رسیدى با آرزوى تحقق وعده الهى و استقرار حکومت عدل مهدوى ارواحنا له الفداء مىگویى: «اللّهم افتح لنا فتحاً یسیراً و انصره نصراً عزیزاً…اللّهم انّا نرغب الیک فى دولةٍ کریمةٍ تعزّ بها الاسلام و اهله و تذّلّ بها النّفاق و اهله…؛»[2]خداوندا براى ما فتح آسان عنایت فرما و آن حضرت را با نصرتى عزتبخش یارى نما، پروردگارا! ما خواهان ایجاد دولت کریمهاى هستیم که با آن به اسلام و مسلمانان عزت بخشیده و جبهه نفاق و اهلش را به خاک مذلّت بنشانى.
پی نوشت ها:
[1]المراقبات، ص 343.
[2]اقبال الاعمال، ج 1، ص 476.
بیتوته
مهدوی مهدی جانان(عج)
چهارشنبه 97/03/16
عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سه نفری بود كه در مكه معظمه با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، كه سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام علی بن ابی طالب(ع)، معاویه بن ابی سفیان و عمرو بن عاص را در یك شب واحد ترور كرده و آن ها را به قتل رسانند.
هر كدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی به سوی كوفه رفت و در بیستم شعبان سال 40 قمری وارد این شهر بزرگ شد. وی به همراهی شبیب بن بجره اشجعی، كه از همفكران وی بود و هر دوی آن ها از سوی “قطام بنت علقمه” تحریك و تحریث شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 40 قمری در مسجد اعظم كوفه كمین كرده و منتظر ورود امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) شدند. هم چنین قطام، شخصی به نام “وردان بن مجالد” را كه از افراد طایفه اش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد.
حضرت علی(ع) در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان، مهمان دخترش ام كلثوم(س) بود و در آن شب حالت عجیبی داشت و دخترش را به شگفتی درآورد. روایت شده كه آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیار از اتاق بیرون می رفت و به آسمان نظر می كرد و می فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمی گویم و به من دروغ گفته نشده است. این است آن شبی كه به من وعده شهادت دادند. به هر روی، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسجد اعظم كوفه شد و خفته گان را برای ادای نماز بیدار كرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادی را كه به رو خوابیده بود، بیدار و خواندن نماز را به وی گوش زد كرد.
هنگامی كه حضرت علی(ع) وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گردید و سر از سجده اول برداشت، نخست شبیث بن بجره با شمشیر برّان بر وی هجوم آورد، ولیكن شمشیرش به طاق محراب اصابت كرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادی فریادی برداشت: “لله الحكم یا علی، لا لك و لا لأصحابك"! و شمشیر خویش را بر فرق نازنین حضرت علی(ع) فرود آورد و سر مباركش را تا به محل سجده گاهش شكافت.
حضرت علی(ع) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله، فزت و ربّ الكعبه؛ سوگند به خدای كعبه، رستگار شدم.
نمازگزاران مسجد كوفه، برخی در پی شبیب و ابن ملجم رفته تا آن ها را بیابند و برخی در اطراف حضرت علی(ع) گرد آمده و به سر و صورت خود می زدند و برای آن حضرت گریه می نمودند. حضرت علی(ع)، در حالی كه خون از سر و صورت شریفش جاری بود، فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛ این همان وعده ای است كه خداوند متعال و رسول گرامی اش به من داده اند. دو روز پس از ضربت خوردن حضرت علی (ع)، ایشان در 21 ماه رمضان به شهادت رسیدند.
بدین گونه پیشوایی شایسته، امامی عادل، خلیفه ای حق جو، حاكمی دلسوز و یتیم نواز، كامل ترین انسان برگزیده خدا و جانشین بر حق محمد مصطفی(ص)، به دست شقی ترین و تیره بخت ترین انسان روی زمین، یعنی ابن ملجم مرادی ملعون، از پای درآمد و به سوی ابدیت و لقاء الله و هم نشینی با پیامبران الهی و رسول خدا(ص) رهسپار گردید و امت را از وجود شریف خویش محروم نمود.
بیتوته
چهارشنبه 97/02/26
برگرفته از بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
گردآورنده کتاب : علیرضا مختارپور قهرودی
ناشر کتاب : انتشارات انقلاب اسلامی
تعداد صفحات : 422
درباره کتاب:
کتاب حاضر گزیدهای از مجموعهی توصیه ها، نصایح، تحلیلها و مواعظی است که درماههای رمضان در طول 22 سال گذشته ـ از سال 1369 تا 1390 ـ در بیانات حضرت آیتالله العظمی خامنهای ارائه شده است.
مخاطبان این مواعظ عموم مردم بودهاند هرچند گاه این سخنان در دیدار جمعی از قاریان قرآن کریم، کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، نمازگزاران نماز جمعه، اساتید دانشگاهها، دانشجویان، شاعران و… بیان شده اند.
بنابراین در انتخاب مطالب این کتاب دو ویژگی مورد توجّه قرار گرفته است:
نخست؛ موضوع بیانات ماه مبارک رمضان، معارف دینی مربوط به روزه داری، آداب دعا، تکالیف مؤمنان در این ماه از نظر فردی، اجتماعی و سیاسی و نظایر آن باشد.
دوم؛ صرفاً در محدودهی زمانی از حلول ماه مبارک رمضان تا پایان روز عید سعید فطر هر سال بیان شده باشد.
خواننده ای که با دقّت این کتاب را مطالعه کند درخواهد یافت که فضای #معنوی خاصی در این مجموعه احساس میشود که دلیل آن بر زبان گویندهی عظیمالشأن آن نیز جاری شده که در ماه رمضان فضای معنوی و ملکوتی بر عالم و به خصوص بر جامعهی اسلامی و مؤمنین اهل عبادت حکمفرماست و بر همهی افعال و بیانات و روحیات مسلمانان تأثیر میگذارد.
از مطالعه مطالب این کتاب و توجه به #تاریخ و مخاطبان هر مطلب نکات مهمی از سیره ی رفتاری معظّمٌ له در ماه مبارک رمضان به دست می آید از جمله:
1. توجّه به برپایی مجالس تلاوت قرآن کریم
2. محور قرار گرفتن مباحث مربوط به خودسازی ایمانی و اخلاقی
3. میزبانی اقشار مختلف همچون اساتید، دانشجویان و… و به سخنان و نظرات آنان گوش فرادادن و با آن ها به گفتگو نشستن
4. حضور در جمع روزه داران نمازگزار ماه رمضان و اقامه ی نماز جمعه به امامت معظّمٌ له
5. توجّه دادن به اهمیّت شب های قدر و ایّام شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام
6. تبیین وضع جهان اسلام تأکید بر راهپیمایی هرچه عظیم تر روز جهانی قدس